نسخه صوتی رو پاک کردن و این یعنی قدرت...یعنی حتی از صدامون هم میترسن
همه تو خیابونیم همه...میرقصیم میخندیم گریه میکنیم..شیرینی میدیم عکس عزیزامونو تو دستمونه وهمدیگرو بغل میکنیم
یه عده از خوشحالی گریه میکنن ویه عده انقدر خوشحالن و انرژیشون زیاده که فقط جیغ میزنن و بالا پایین میپرن مثل بچه هاشدیم هممون
همه اینا از ذوقه.از خوشحالی از رسیدن
مثل پرنده ای که از قفس آزاد شده و پرواز میکنه
صدایی که به گوش میرسه لذت بخشه:برای ترسیدن به وقت بوسیدن برای خواهرم خواهرت....
یه عده باهاش میخونن و یه عده با گوشی و دوربیناشون این لحظه هارو ثبت میکنن
از اون عقب یه ماشین باسرعت میاد وسط جمعیت نگه میداره چندتا پسر پیاده میشن و همه درای ماشینشون رو باز میکنن..صندوق عقب باز میشه و همه فقط محو تماشای حرکاتشونیم
یکیشون داخل ماشین میشینه و بعد از چند ثانیه مثل انفجار این سرود پخش میشه
زن زندگی آزادی .زن زندگی آزادی.زن زندگی آزادی
تازه میفهمیم داستان چیه همه باهم یک صدا و پرقدرت مثل همیشه دستامون گره خورده در هم شروع میکنیم
به نام تو که اسم رمز ماس
شب مهسا طلوع صد نداست
بخوان که شهر سرود زن شود
که این وطن وطن شود
شباهنگام میان کوچه هاست
به درکوبد که نوبت شماست
برادرم که سنگر من است
چو سایه سار روشن است
دویدنش فراخ سینه اش
چو جان پناه و مامن است
برتن شاهدان تازیانه میزنند
این زجان خستگان پاره تن منند
به جای او به قلب من بزن
جهان ترانه میشود
امان بده ببوسمش به خون
که جاودانه میشود
بسته بالای سر گیسوان چه هیبتی است
کشته اند هرکه را راوی جنایتیست
سفر چرا؟بمان و پس بگیر
زجورشان نفس بگیر
بخوان که شهر سرود زن شود
که این وطن وطن شود
وسطای خوندنمون چند نفری میزنن زیر گریه و کناری هاشون همزمان با بالاتر بردن صداشون بغلشون میکنن
بزنه و اون وسط بارونم بگیره دیگه چه شود....
تموم که میشه همه جیغ میزنیم و دوباره همدیگرو بغل میکنیم بعد شروع میکنیم دوباره شعار دادن
یادتونه بچه بودیم روبروی هم قرار میگرفتیم هرکسی اصرا داشت که خودش قویتره
پسرا/دخترا شیرن مثل شمشیرن
دخترا/پسرا شلنگن دست بزنی میلنگن
اینبار فرق کرده..بزرگ شدیم
پسرامون دادمیزنن:زن زندگی آزادی .زن زندگی آزادی
ما دختراهم محکمتر و بلندتر فریاد میزنیم:مرد میهن آبادی.مرد میهن آبادی