بشین کارت دارم میخوام باهات صحبت کنم. با خودتماا ..اره تویی که داری میخونی حتی خودم که دارم مینویسم،دوست عزیز لطفا درست یا بشین یا بخواب این حالتی که تو هستی بهت آسیب میزنه...شماهم قهوه تو تا سرد نشده بخورش قهوه سرد باعث سردرد میشه..افرین?خب دوستان توجه کنید میخوام چارکلمه حرف حساب بزنم
ببین خیلی وقته تموم وقت و زندگی نوشته ها و خوندنی هاتو گذاشتی رو یه نفر(دقیقا همونی که تصویر یا اسمش یا حتی صداش از توی سرت گذشت).چند وقته سراغ خودتو از خودت نگرفتی؟چند روزه برای خودت یه کاری رو نکردی؟
میخوایم یه چند دقیقه ای رو به کسی فکر کنیم که قراره تا ته ته تهش باهامون باشه،نه اونی که بهت قول داده و گفته"عزیزم من و تو تا اخرش باهمیم" هاااا نههه نمیگم دروغ میگه ها نه!
حرفم اینه که خب همه از خداییم و به سوی او بازمیگردیم حالا یکی زودتر یکی دیرتر(انشالله که شما صدسال عمر با عزت داشته باشی دوستم(: )در واقع میخوام بگم خود تویی که این ساعت بیداری و داری به هرچیزی فکر میکنی غیراز خودت،قراره برای خودت بمونی...
ی لحظه چشماتو ببند و فکر کن به اینکه یه روزی قراره تنها بشی خودت و خودت وخودت وسکوت...
فکر کردی بهش؟!مو به تن من سیخ شد تورو نمیدونم...فکر کن قراره اون روز فقط صدای خودتو بشنوی که بهت میگه""تنها شدی اومدی سراغ من؟"" روت میشه اصلا باهاش حرف بزنی؟مطمئن باش اون روز از خودت خجالت میکشی
بعضی روزا خودتو ببر پیاده روی پارک سر خیابون یا لب ساحل فرقی نمیکنه مهم اینه که تو باشی و خودت همیشه که نباید دست دلبرو بگیری ببریش دور دور یه وقتایی رو باخودت باش،شاید یه چیزی بهت گفت که فهمیدی کجا اشتباه کردی..درست و غلط زندگیتو تو بهتر از هرکسی میدونی بعضی وقتا یه مشکلی تو رابطه عاشقانت،کارت یا هرچیز دیگه ای داری که هیچکسی نمیتونه حلش کنه ولی وقتی پای حرفای خودت بشینی میبینی نهه مشکل از اون نیست مشکل از خودته...یا اصلا مشکل از تو نیست مشکل از جای دیگه اس
شاید اصلا مشکل اینه که تو دلت برای خودت تنگ شده
اگه به حرفام فکر کنی میبینی کم بیراه هم نمیگم...من خودم تموم زندگیمو گذاشتم رو یه نفر دیگه ولی بد نیست از 24ساعت یه روزت حداقل یک ساعت رو باخودت وقت بگذرونی بد نیست