وقتی ازتون میپرسن "قدردان چه چیزی یا چه کسی هستید؟" چه جوابی براش دارید؟ آیا اول خدا، پدر و مادر، و معلم یادتون میاد یا همسر و دوستان و شاید فرزندانتون؟ شاید هم بشه قدردان یک شیء بود مثل یک ابزار، کتاب و ... .
من در مراحل مختلف زندگی این شانس رو داشتم که با افراد تاثیرگذاری مثل آقای دکتر حسن عسکرزاده، مرحوم خانم مهندس داننده، مرحوم آقای مهندس قمی، آقای دکتر علی احمدی، آقای دکتر میرزامحمدی، آقای دکتر مرادی و ... آشنا بشم و قدردان زحمات دلسوزانه شان برای شخص خودم هستم.
اما چرا در نهایت از خودمون قدردانی نمی کنیم؟ چرا همیشه موفقیت ها و دستاوردهامون رو باید به اثرگذاری سایر چیزها نسبت بدیم؟ مگر نه اینکه ما خودمون آماده تاثیرپذیری بودیم و در مسیر همان موفقیت ها و دستاوردها تلاش کردیم؟
به نظر من اگر از خودمون هم قدردانی کنیم، آنوقت، هم عدم موفقیت ها رو دیگه به این نسبت نمیدیم که به اندازه کافی شانس آشنایی با افراد تاثیرگذار در زندگی را نداشتیم، و هم اینکه سعی میکنیم خودمان هم برای سایرین یک نقش تاثیرگذار خوب ایفا کنیم.
پی نوشت: سپاس از آقای عادل طالبی عزیز (mydmc.com) برای پیشنهاد نوشتن این مطلب