در طول زندگی بارها و بارها برامون اتفاق افتاده که کاری رو به اشتباه انجام داده باشیم و یا خطایی کرده باشیم و با واکنشی مثل تنبیه، سرزنش و یا کم شدن نمره روبرو شده باشیم! بخاطر روبرو شدن با همچین واکنشهایی، دفعه بعد که مرتکب همون خطا شدیم سعی میکنیم اونو پنهان کنیم، یا انکار کنیم، یا تقصیر دیگران بندازیم!
خیلیها تصور میکنند اگه اشتباهی نمیکنند معلومه که دارند راه درست رو پیش میرن....اما آیا این حس واقعیه؟
برای اینکه به دلیلش برسی چشماتو ببند و سعی کن 4 تا دایره تو در تو رو در نظر بگیری.
اون دایره که از همه کوچیکتره و کنج بقیه دایرههاست اسمش ناحیه امنه که بهش کنج عافیت هم میگن! اونجا همه چی ظاهرا آرومه و تحت کنترل توئه. نه خطایی هست و نه اشتباهی. اونجا میشه نشست و فقط سرگرم خواب و خیال و رویاهایی شد که دست نیافتنی به نظر میرسند. میشه ساعتها توی شبکه های اجتماعی چرخید. میشه تا حد ممکن سرگرم کارهایی شد که هدفی توش وجود نداره. تو تا وقتی توی ناحیه امن خودت هستی هیییچ خطا و اشتباهی نمیکنی، چون در واقع اقدامی نمیکنی که بخواد غلط یا درست باشه.
حالا بریم وارد دایره دوم که یکم بزرگتره بشیم... اینجا اسمش ناحیه ترسه. یعنی من میخام کم کم یه کاری رو انجام بدم ولی اعتماد بنفس لازم رو ندارم هنوز. اینجا حرف مردم خیییلی مهم به نظر میرسه و من همیشه نگران قضاوت دیگرانم... اینجا هم از خطا و اشتباه خبری؟ نیستتت.
وارد ناحیه سوم یعنی ناحیه یادگیری میشم. الان ترسهامو کنار گذاشتم و دنبال کسب مهارتهای جدید و حل مسئله هام هستم. طبیعیه که توی این مسیر مدام با چالشها و موانع روبرو بشم.... بارها و بارها زمین بخورم و سر زانوهام زخمی بشه.
من اینجا ممکنه خطاهای زیادی رو تجربه کنم اما هر کدوم از این خطاها یه تجربه رو بهم اضافه میکنه و باعث میشه دومرتبه اون خطا رو تکرار نکنم...
هرچی تجربه بیشتری کسب می کنم به دایره چهارم نزدیک و نزدیکتر میشم. جاییکه اسمشو میذارم ناحیه رشد و اینجا من به رویاهایی میرسم که قبلا فقط خوابشو میدیدم! اینجا من اونقدر توانمند شدم که رویاها و هدفهای جدیدتری رو هم دارم تجربه می کنم.
پس اگر کسی هستی که بارها تجربه شکست رو امتحانش کردی باید بگم تو موفق شدی از ناحیه امن و ناحیه ترس خودت عبور کنی و در مسیر یادگیری و رشد خودت قرار بگیری. پس هیچ دلیلی نداره که بخوای خطاهات رو انکار کنی یا اونها رو نادیده بگیری.