مدیرعامل شرکت - نخبه نیروی مقاومت بسیج - پژوهشگر و ایده پرداز - ایده پرداز برنر منتخب شورای راهبری پزوهشگاه قوه قضائیه -نفر سوم جشنواره برترین های داوری -عضــو مرکز حقوق کیفری بین المللی ایران -
حکایت اموزنده از ملانصرالدین
ملانصرالدین در کشورهای افغانستان، ایران، ترکیه، ازبکستان و جمهوری آذربایجان از شخصیت های مهم بذله گویی و فکاهی شناخته میشود و این کشورها در مورد انتساب این شخصیت با یکدیگر اختلاف نظر دارند. اما آیا ملا نصرالدین وجود خارجی داشته است؟ قبلا در مطلبی جداگانه به این موضوع پرداختهایم. اگر به آن علاقمند هستید پیشنهاد میکنیم حتما این موضوع را در سایت ستاره مطالعه کنید. اما در این مطلب مجموعه زیبا و پندآموز از مجموعه داستان کودکانه ملانصرالدین را برای شما گرداوری کردهایم. با ما همراه باشید.
ملانصرالدین و نکتهای نغز
ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎﯾﯽ ﺍﺯ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﺩﻋﻮﺕ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺳﺘایشان ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﮐﻨﺪ. ﻣﻼ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺁﻣﺪ. ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ ﮐﻨﺠﮑﺎو ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﻣﻼ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺷﯽ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﮕﻮﯾﺪ به هر ﺯﺣﻤﺘﯽ که شد، ﻧﻔﺮﯼ ﭘﻨﺞ ﺳﮑﻪ ﻓﺮﺍﻫﻢﮐﺮﺩﻩ و ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﻭﯼ ﺭﺳﺎندند.
ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﻣﻼ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯿﮑﻪ ﺳﮑﻪﻫﺎ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﺻﺪﺍ ﻣﯽکرد ﺑﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﻣﻨﺒﺮ رفت ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ کرد. ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻨﺒﺮ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺁﻣﺪ و به مردم گفت: ﺑﯿﺎﯾﯿﺪ ﺟﻠﻮ ﻭ ﭘﻮﻟﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ! ﺍﻫﺎﻟﯽ ﺭﻭﺳﺘﺎ که از این کار و حرف ملا گیج و گنگ شده بودند با تعجب گفتند: ﻣﻼ ﺍﯾﻦ ﺩﯾﮕﺮ ﭼﻪ مرامیست! ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﭼﻪ ﻣﻌﻨﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻣﻼﻧﺼﺮﺍﻟﺪﯾﻦ ﻟﺒﺨﻨﺪی زد و گفت: من به این سكهها نیازی ندارم چون كارشان را كردند!! و ﺩﻭ ﻧﮑﺘﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ ﺍﺳﺖ.
اﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ، ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺩﻗﺖ ﺑﻪ ﺣﺮفهاﯾﻢ ﮔﻮﺵ ﺩﺍﺩﯾﺪ. چون برایش بهایی پرداخت كرده بودید. ﺩﻭﻡ اینكه من ﺧﯿﻠﯽ ﻗﺸﻨﮓ ﺻﺤﺒﺖ كردم، چون در جیبم پول بود!-
مطلبی دیگر از این نویسنده
اخلاق _بد _قضات
مطلبی دیگر در همین موضوع
تقویم تاریخ : دومیلیون سال پیش در چنین روزی...
بر اساس علایق شما
آیا وضعیتِ کارنامه خبر میدهد از سِرِّ درون؟!