دوم دبیرستان که بودم کتاب بینوایان را از یکی از دوستانِ همکلاسیِ اهل کتاب - که خدایش رحمت کند - به امانت گرفتم و خواندم.
کتابی تک جلدی و قدیمی و نه چندان قطور با قطع جیبی که خیلی سریع و کمتر از یک هفته خواندمش!
بعدها فهمیدم که آنچه من خواندم نسخهی کاملش نبوده؛ خلاصهی مختصری از کتاب یادم مانده بود اما همیشه مشتاق بودم کتاب را کامل و با ترجمهای خوب بخوانم.
دو سال پیش که همسرم با بینوایانِ ترجمهی مستعان به خانه آمد تا چند روز ذوقزده بودم و منتظر فرصت که شروعش کنم.
روزها گذشت و فرصتی پیش نمیآمد که البته شاید یک دلیلش حجم کتاب و یک دلیلش هم فونت ریز کتاب بود که اشتیاقم را میگرفت و قبل از شروع، احساس خستگی میکردم.
گروه خلاق که تصمیم به همخوانی بینوایان گرفت دیگر درنگ را جایز ندانستم و تصمیم گرفتم کتاب را بخوانم.
صدوهفتاد صفحهی اول کتاب، زندگینامه و توضیحاتی در باب آثار نویسنده بود که البته خواندنش خالی از لطف نبود.
بینوایان مهمترین و مشهورترین و بهترین اثر ویکتور هوگو نویسندهی قرن نوزده فرانسه است که در سال ۱۸۶۲ برای اولین بار به چاپ رسید. داستان در خلال سالهای ۱۸۱۵ تا ۱۸۳۲ میگذرد.
بینوایان داستان زندگی مردی به نام ژان والژان را روایت میکند که در سالهای اول جوانیاش به خاطر دزدیدن تکهای نان به پنج سال زندان با اعمال شاقه محکوم میشود اما تلاشهایش برای فرار از زندان، محکومیتش را به نوزده سال میرساند.
کتاب با توضیح زندگی و رفتار و شخصیت یک اسقف به نام دینی شروع میشود که صفحات زیادی از کتاب را در بر میگیرد طوری که خواننده ممکن است احساس خستگی کند و این فصل را اضافه تلقی کند اما وقتی ژان والژان پس از ۱۹ سال از زندان آزاد میشود و همچنان یک تبهکار خطرناک است و کسی حتی در ازای پول حاضر نیست تکه نانی به دستش بدهد مسیرش به خانهی این اسقف میافتد و از آن پس مسیر پر فراز و نشیب زندگی ژان والژان تحت تاثیر رفتار آن اسقف قرار میگیرد. اسقفی که از یک تبهکارِ محکوم به اعمال شاقه، یک نماد اخلاق و انسانیت و شجاعت و فداکاری میسازد.
بینوایان داستانهای زیادی از رذیلت و فضیلت، جوانمردی و دنائت، فلسفهی اخلاق و ضداخلاق در خود دارد.
کتابی تاریخی، فلسفی، عاشقانه، پاک و سرشار از حکمت و نکات اخلاقی و توکل به معنای واقعی کلمه است.
جلد اول کتاب را با ترجمهی مستعان خواندم؛
اما از آنجایی که تعریف ترجمهی پارسایار را شنیده بودم و معتقدم شاهکارهای جهان را باید با بهترین ترجمه خواند، کتاب را عوض کردم و ترجمهی پارسایارش را گرفتم و نیمهی دوم کتاب را با ترجمهی پارسایار خواندم.
ترجمهی پارسایار، جدیدتر، روانتر و عباراتش ملموستر و شیرینتر بود.
آنچه که همیشه ترغیبم میکرد برای خواندن این کتاب، نظرات بزرگان در مورد آن بود.
کتابی که رهبر انقلاب دربارهی آن میگوید:
من میگویم بینوایان یک معجزه است در عالم رماننویسی، در عالم کتابنویسی. واقعا یک معجزه است... زمانی که جوانها زیاد دور و بر من میآمدند قبل از انقلاب، بارها این را گفتهام که بروید یک دور حتما بینوایان را بخوانید. این بینوایان کتاب جامعهشناسی است، کتاب تاریخی است، کتاب انتقادی است، کتاب الهی است، کتاب محبت و عاطفه و عشق است. ویکتور هوگو یک نویسندهی معمولی نیست. واقعا به همان معنایی که ما مسلمانان «حکیم» را استعمال میکنیم و بهکار میبریم، یک حکیم است و بهترین حرفهایش را در بینوایان زده است. بینوایان هم یک کتاب حکمت است و به اعتقاد من، همه باید بینوایان را بخوانند.
شهید سید محمدباقر صدر در مورد آن میگوید:
واجب است شیعیان حداقل یک بار این کتاب را بخوانند.
و علامه محمدتقی جعفری میگوید:
من از رمان بینوایانِ ویکتور هوگو، دویست و پنجاه مورد از آموزههای دینی اسلام را استخراج کردم... آرزوی قلبی ام از زمان طلبگی، نوشتن کتابی درباره ی شخصیت امام حسین(ع) بود و حاضر بودم تمام زندگی ام را بدهم، تا شخصی چون ویکتور هوگو درباره ی امام حسین(ع) رمانی ماندگار بنویسد.
<یادداشتی برای چالش مرورنویسی فراکتاب>
#بینوایان
#همخوانی_کتاب
#ویکتور_هوگو