لیلی صالحی
لیلی صالحی
خواندن ۵ دقیقه·۳ ماه پیش

روایت سفر لیلی به باشگاه محتوا

Leily in MohtavaClub - Alice in Wonderland
Leily in MohtavaClub - Alice in Wonderland


شروع پر چالش

داستان من و باشگاه محتوا از چهارشنبه ۱۷ مرداد 1403، حدود ساعت 10 صبح شروع شد؛ روزی که برای مصاحبه شغلی به عنوان نویسنده محتوا به شرکتی رفتم. همه چیز خوب پیش می‌رفت، تقریبا ۷۰ درصد سوالات مصاحبه‌کننده را پاسخ داده بودم تا اینکه او پرسید: «اسم چند نفر از افراد فعال در حوزه محتوا رو می‌دونی؟».

اینجا بود که انگار همه‌چیز برای یک‌لحظه متوقف شد. در ذهنم سریع مرور کردم و متوجه شدم که هیچ اسمی را به یاد نمی‌آورم. با خودم گفتم: «من چرا اسم هیچ‌کس رو نمی‌دونم؟!» تمام مقاله‌هایی که خوانده بودم، بدون توجه به نام نویسنده‌شان بودند. اینجا بود که احساس کردم تمام تلاش‌هایم به هدر رفته است. شغلی که می‌خواستم را از دست دادم و انگار انگیزه‌ای هم برای ادامه کار نداشتم.

از شرکت که بیرون آمدم، توان انجام هیچ کاری را نداشتم. بی‌هدف از خیابان‌ها عبور می‌کردم. مثل اینکه دنیا اطرافم تار شده بود. پله‌ها، مغازه‌ها، در و دیوار شهر همه محو شده بودند. این چندمین مصاحبه‌ای بود که از دست داده بودم و فکر شکست مدام در ذهنم می‌چرخید. به خودم آمدم و دیدم جلوی ورودی مترو ایستاده‌ام. کارت زدم و وارد شدم. روی صندلی مترو نشستم، هدفونم را در گوش گذاشتم و تصنیف "قلاب" همایون شجریان را پخش کردم. قطار اول رفت، قطار دوم هم گذشت. با آمدن قطار سوم، نفسی عمیق کشیدم و سوار شدم. در مسیر، به همه چیز فکر می‌کردم. تمام تلاش‌ها و مطالعه‌هایم در این دو سال، به‌نظر بی‌هدف و پراکنده بودند.

از جلسه مصاحبه تنها دو اسم در ذهنم مانده بود. از یکی از مصاحبه‌کننده‌ها پرسیدم: «آیا گروه معتبری را می‌شناسید که بتوانم با شرکت در دوره‌هایشان دانشم را در حوزه محتوا ارتقا دهم؟» آن خانم بدون‌تردید گفت: «دوره‌های سجاد بهجتی و آیدین داریان از بقیه خیلی کامل‌تر هستند.» این دو اسم مثل دو کلید در ذهنم حک شدند.

تا به خانه رسیدم، کمی بهتر شدم. معمولا در شرایط بحرانی، اولین نفری که به دادم می‌رسد، خودم هستم. لپ‌تاپ را روشن کردم و "سجاد بهجتی" را در گوگل سرچ کردم. دیدم که دوره‌های مختلفی دارند و حتی تخفیف ویژه‌ای برای ثبت‌نام تا آخر هفته اعلام کرده بودند. به ایمیل درج شده پیام فرستادم و منتظر پاسخ ماندم؛ اما پاسخی نیامد. سعی کردم خودم را آرام کنم. آن شب به مهمانی رفتم و تصمیم گرفتم موقتاً همه چیز را رها کنم. تا روز شنبه همه‌چیز را از ذهنم پاک کردم.


شنبه که شد و دیدم از "کانتنت برگر" ایمیلی دریافت نکردم، «داریان+ تولید محتوا» را در گوگل سرچ کردم. متاسفانه فقط نام‌خانوادگی یادم مانده بود. با جستجو، به پیجی با نام «باشگاه محتوا» رسیدم. پیج را فالو کردم و پیامی فرستادم. گفتم که تازه با دوره‌های شما آشنا شدم و اینکه آیا امکان حضور در دوره فعلی شما را دارم؟

پاسخی که دریافت کردم ناامیدم کرد: «دوره تکمیل شده و باید تا دوره بعدی صبر کنید.» ولی از آنجایی که نمی‌خواستم تسلیم شوم، دوباره پیام دادم و دلایلم را گفتم. خوشبختانه این بار پاسخ متفاوتی گرفتم: «من صحبت کردم، مشکلی نیست، می‌تونید به این دوره اضافه بشید.» و این‌گونه بود که من به «باشگاه محتوا» پیوستم.

البته در اینجا باید در پرانتز اضافه کنم، حدود دو سال و نیم پیش، در دوره حضوری «داستان‌سرایی در کسب‌وکار» شرکت کردم؛ این دوره توسط شرکتی که در آن مشغول به کار بودم، برگزار می‌شد. دوره ما بسیار فشرده بود، چون هدف شرکت این بود که تیم تولید محتوا را از میان پرسنل علاقمند به این حوزه تشکیل دهد. دوره به پایان رسید و خوشبختانه جزو نفرات اولی بودم که برای تیم انتخاب شدم. از فروردین ۱۴۰۱ به طور رسمی در تیم تولید محتوا مشغول به کار شدم. وظایف من در آن تیم، بیشتر بر نوشتن و ترجمه مقالات در یک قالب مشخص تمرکز داشت.

حدود دو سال و نیم فعالیت در این حوزه باعث شده بود تا یادگیری نکات جدید برایم با سرعت کمتری پیش برود. به‌همین‌خاطر، شرکت در این دوره برایم از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود. در ابتدا، این مسیر برایم بسیار چالش‌برانگیز به نظر می‌رسید، اما به تدریج تبدیل به فرصتی ارزشمند برای رشد و یادگیری شد. اکنون که دوره چهاردهم باشگاه محتوا به پایان رسیده است، احساس می‌کنم دستاوردهای بسیاری داشته‌ام: آشنایی با مباحث جدید و متنوع، ارتباط با افراد حرفه‌ای در این حوزه، یادگیری پلتفرم‌های مفید و از همه مهم‌تر تجربه‌­ی داشتن مربیانی که برای وقت و پیشرفت من ارزش زیادی قائل‌اند.


نقاط ضعف و قوت باشگاه محتوا

وقتی تجربه دیگر شرکت‌کنندگان در این دوره و دوره‌های قبلی را می‌خواندم، متوجه شدم بسیاری از آنها، مانند من، نمی‌دانستند از کجا باید آغاز کنند. باشگاه محتوا یک نقطه شروع بسیار قوی به حساب می‌آید. دلیل این موضوع، تنوع و گستردگی سرفصل‌هایی است که در باشگاه مطرح می‌شوند و در حد زمان و فرصت وبینارها به آنها پرداخته می‌شود. البته برخی مباحثی هم وجود داشتند که به نظر می‌رسید برای شروع ضروری باشند، اما جای­‌شان در دوره ما خالی بود.

از نظر من، یکی از جذاب‌ترین و کاربردی‌ترین بخش‌های این دوره، آشنایی دقیق و آموزش جامع پلتفرم‌های متنوع و پرکاربرد مانند اینستاگرام، لینکدین و توییتر (ایکس) بود. نکته قابل توجه این است که در این جلسات، نه تنها اصول کلی این پلتفرم‌ها مطرح شد، بلکه به جزئیات عملی و کاربردی پرداخته شد که می‌توان آنها را به سرعت در فعالیت‌های روزمره و حرفه‌ای به کار برد. هر یک از این پلتفرم‌ها در دنیای امروز اهمیت ویژه‌ای دارند و آشنایی با روش‌های بهینه استفاده از آنها، ابزاری قدرتمند برای موفقیت در دنیای دیجیتال است.


پایان

حالا، پس از تمام‌­شدن دوره چهاردهم باشگاه محتوا، احساس می‌کنم وارد دنیایی شدم که هیچ‌وقت تصورش را هم نمی‌کردم. دنیای تولید محتوا دیگر برایم فقط نوشتن نیست؛ حس آلیس را دارم در سرزمین عجایب، وقتی وارد سوراخ خرگوش شد. وارد یک ماجراجویی شدم که به من چیزهای زیادی یاد داد، از آشنایی با ابزار جدید گرفته تا کار با حرفه‌ای‌ترین افراد در این حوزه.

به رسم مربی "علیرضا ابراهیمیان"، تجربه‌ام را با سپاسگزاری به پایان می‌رسانم:

خدایا، ممنون که در مسیر صحیح یادگیری قرار گرفتم.

خدایا، ممنون که به من یاد دادی چطور تصمیم‌های بزرگ بگیرم.

خدایا، ممنون که آدم‌های مفیدی را سر راه زندگی‌ام قرار دادی.

باشگاه محتواتولید محتوا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید