دختری یک توانایی دارد که می تواند چهره اش را تغییر دهد و به چهره های جذاب تبدیل کند .
یکروز صبح بیدار شد هرچه سعی کرد چهره اش را تغییر دهد نتوانست
با خودش گفت : حالا چه کار کنم همه باید چهره ی واقعی من را ببینند.
اگر من را مسخره کنند چی ؟
لباس اش را پوشید با نگرانی سر کار رفت بقیه فکر می کردند که یک کارمند جدید است
ولی هیچ کس مسخره اش نکرد
باور اش نمی شد که هیچ کس مسخره اش نمی کرد
به این نتیجه رسید که باید خودش را دوست داشته باشد و چهره اش را تغییر ندهد