یه روح زخمی...
یه روح زخمی...
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

امروز دیدمش:)

امروز دیدمش:)دلم میخواست همش بشینم و نگاهش کنم ولی نمی شد تیپش قشنگ بود نمد شایدم زشت بود و من قشنگ می دیدمش من دیدمش اونم منو دید ولی نمیدونم چجوری بهم نگا کرد چون وقتی می خواست منو نگا کنه اون طرفمو نگا کردم چون می دونستم اگه چشم تو چشم بشم بهش خیره می شدم دلم اینو نمی خواس از آخرین باری که دیده بودمش تغییر کرده بود شاید زشت تر شده یا خوشگلتر مغزم می گف ولش کلی خوشگل تر از این هس ولی قلبم می گف نه فقد همین من اینو دوس ندارم دوس ندارم یه حرف قلبم گوش بدم این اواخر قلبم زیادی به مغزم مسلط شده من این همه سال مغزمو رو قلبم مسلط کردم تا قلبم گوه های اضافه نخوره ولی انگار مغزم داره کم می یاره
من اینو دوس ندارم:(


گم شده ام در میان شیار های مغزم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید