نوشتاری در باب نویسندگی
سانسور یا خودسانسوری _ بخش دوم
سانسور از واژه لاتین "censere" به معنای ارزیابی یا از "censure" به معنای سرکوب آمده است، باور کنید نمی خواهم به شما درس لغت شناسی بدهم ولی در زمان رم باستان، سانسور عنوان دو قاضی بود که آمار شهروندان را ثبت و ضبط و بر اخلاقیات عمومی نظارت می کردند.
اوه بله، سانسور ریشه کهنی در دنیا دارد حالا اگر برگردیم به دنیای کتاب، سراسقف شهر مانیتس، نخستین کسی بود که در سال ۱۴۸۵میلادی سانسور پیش از انتشار را متداول ساخت، در ادامه، هیات های زیادی وظیفه داشتند کتاب ها را قبل از ارسال برای چاپ، مطالعه کنند و اگر مطالبی مخالف دین، مصالح حکومتی و اخلاق عمومی نداشتند، اجازه چاپ می یافتند.
در سال ۱۵۹۷، بخشی از نسخه اصلی نمایشنامه "ریچارد دوم" نوشته شکسپیر، به دلیل توصیف صحنه ای که در آن پادشاه از تخت سلطنت خود پایین کشیده شد، به دستور ملکه الیزابت اول سانسور شد.
شاید تعجب کنید اما در دوره ای از تاریخ، سانسور شامل کتب مذهبی هم شده، در سال ۱۶۲۴، پاپ در آلمان دستور داد تا ترجمه آلمانی انجیل مارتین لوتر را بسوزانند. البته سانسور مذهبی از جانب کلیسا، تنها مختص به کتب مذهبی نبوده، در سال ۱۷۲۰، کلیسای کاتولیک در اسپانیا، کتاب "رابینسون کروزوئه" نوشته دانیل دفوی را در فهرست کتاب های ممنوعه قرار داد.
اگر بخواهیم این روند بررسی را ادامه دهیم واقعا مایوس کننده است. یک واقعیت تلخ تاریخی که هنوز هم ادامه دارد ولی با شکل و شمایلی مدرن تر
مثلا در سال ۲۰۱۹، در امریکا، مردم خواستار جمع آوری مجموعه کتاب های "هری پاتر" نوشته جی.کی.رولینگ و "داستان ندیمه" نوشته مارگارت اتوود از کتابخانه های عمومی شدند.
بله، تیغ سانسور در قرن ما هم کاربرد دارد.خوب حتما می پرسید: "حالا که چی؟ ولمان کن به این درد خودمان بسوزیم. "
بله من این درد را انکار نمی کنم اما اگر می خواهید نویسنده بشوید و نویسنده بمانید قرار نیست با این پدیده کهن یک تنه مبارزه کنید نه اصلا منظورم این نیست.
ادامه دارد...
#ندا_پیش_یار