سر درآوردن از زندگی پس از مرگ و درک جزئیات عالم روحانی که بارها در ادیان مختلف به آن اشاره شده، برای معتقدین به بقای روح، حیات پس از مرگ امری جذاب محسوب می‌شود؛ با‌این‌حال برخی بر این باورند که زندگی پس از مرگ دروغ است
جمال صادقی، نویسنده کتاب آن سوی مرگ برای نوشتنِ این کتاب به‌دنبال افرادی رفته است که برای مدت کوتاهی دچار مرگ جسمانی شده‌اند و به عالم روح قدم گذاشته‌اند؛ با‌این‌حال تنها روایت سه نفر از این افراد در کتاب قرار گرفته است.
اغلب کسانی که درگیر تجربه‌ی زندگی پس از مرگ شده‌اند، از قرارگیری در تونلی تاریکی با نوری روشن در انتهای آن، مشاهده تمام صحنه‌های عمر در کسری از ثانیه و مشاهده‌ی جسم بی‌جانِ خود از زاویه‌ی بالا صحبت کرده‌اند؛ با‌این‌حال روایت پیروان ادیان مختلف از این تجربه تاحدودی تفاوت‌هایی بایکدیگر دارند که به‌نظر می‌رسد به باور‌هایشان از جهان پس از مرگ در طول زندگی‌شان مربوط می‌شود.
درباره‌ی موضوع بیش‌از این نمی‌توان زیاده‌گویی کرد؛ با این‌حال برای درک بهتر محتویات خوب است بخشی از آن را با شما به‌اشتراک بگذاریم.
درقسمتی از کتاب شاهد مکالمه‌ی نویسنده با فردی به‌اسم سحر است که دچار مرگ موقت شده بود. او درباره‌ی تجربه‌ی خود این‌چنین می‌گوید:
نویسنده: سحر، می‌خواهم بدانم واکنش تو، واکنش وجود اثیری تو در برابر جسمِ بی‌جانت چه بود؟ وقتی کالبدت را دیدی چه فکری کردی؟سحر: خوب، ابتدا حسابی گیج شدم. مرتب از خودم می پرسیدم: «اگر او من هستم، پس من (منی که در بالا قرار دارم) کی هستم؟»نویسنده: چه وضعیت عجیبی! تو داشتی با چشمانی دیگر، جسمت را نگاه می کردی؟سحر: بله. و احساس می کردم به دو نفر تبدیل شده‌ام. یکی از دو وجودم روی تختِ بیمارستان است و دیگری در بالا. و فکر می‌کردم چه‌طور چنین چیزی ممکن است! عاقبت، به یک جواب منطقی رسیدم: «فقط در یک صورت، چنین چیزی ممکن است؛ این که مرده باشم.» همان‌وقت، عمیقاً درک کردم که مرده‌ام.نویسنده: وقتی فهمیدی، خیلی وحشت کردی؟سحر: وحشت نکردم. خیلی هم خوشحال شدم.نویسنده: خوشحال؟سحر: خوشحال. چون فهمیدم که هنوز وجود دارم، هنوز زنده‌ام؛ هرچند به شکلی دیگر. چون فهمیدم که هنوز از قوه‌ی بینایی، شنوایی و بویایی برخوردار هستم، هرچند کالبد مادی نداشتم. علاوه‌براین، دریافتم که مرگ، چیز خوبی است. حداقل برای من خیلی خوب بود. به سه دلیل: یکی این که از آن دردهای شدید نجات پیدا کرده بودم. (به قدری دور از درد، هر دردی، بودم که نمی‌توانم شرح دهم.) دلیل دیگر، آرامش عجیبی بود که داشتم و دلیل آخر: حظِ زیادی که به خاطر بی‌وزنی نصیبم شده بود. در آن حالت، خیلی سبک و خیلی آزاد بودم.
به‌طور کلی کتاب آن سوی مرگ به‌طرز ناخواسته آن‌دسته از افرادی را مخاطب قرار می‌دهند که باور دارند زندگی پس از مرگ دروغ است زیرا با روایت داستان‌های مانند بالا، درصدد اثبات حیات پس از مرگ برمی‌آید.
منبع:https://takostad.ir
