وقتی نتهارو قطع کردن، به اینجا کشیده شدم.
اینجارو چند سال پیش یه دوست عزیزی بهم معرفی کرد که بیام بلاگ بخونم، هیچوقتم فکر نمیکردم خودم چیزی بنویسم ولی خب.. بیکاری و قطعی نت منو به اینجا کشوند..
میخوام بگم هیچ ایدهای براش ندارم ولی راستش چرا، دارم. یه عالمه ایده که از نظر خودم خیلی قشنگن، امیدوارم همینطور هم بشه واقعا. البته من انتظار چندانی ندارم، به نظرم اینجا میتونه جایی باشه که خرتو پرتهای توی مغزمو خالی کنم.
حالا شاید بخوای بگی چرا 'Emma' ؟ خب.. اول از همه ناشناس بودن خیلی راحتهتره دوم از همه اِما اون حس کتاب خون بودن و آروم بودنرو میده بهم بخاطر همین اِما. البته مهمتر از همه اِما به احترام Emma watson عزیز:)))
این ملی شدن اینترنت یه کمکی که بهم کرد این بود که این مدت بلاگهای زیادی خوندم، از بیکاری سرکار ویرگول باز میکردم مدام بلاگ میخوندم، تو تاکسی وقتی منتظر بودم مسافر بیاد، تو مهمونی وقتی از صحبت جنگ خسته شدم، تو خونه وقتی بیکار بودم و.. تقریبا همش و همش و همش..
حالا نوبت منه که بنویسم، امیدوارم که این صفحهرو دوست داشته باشید:)
،
ه باشید:)