میکرونیدلینگ یک روش درمانی بسیار ساده، ایمن، موثر و کم تهاجمی است. در ابتدا برای جوانسازی پوست معرفی شد، اما اکنون برای طیف وسیعی از نشانهها از جمله اسکار آکنه، آکنه، اسکار پس از سانحه/سوختگی، آلوپسی، جوانسازی پوست، دارورسانی، هیپرهیدروزیس، علائم کشش و بسیاری از موارد استفاده میشود. بیشتر. علاوه بر این، در طول 10 سال گذشته، نوآوری های بسیاری در ابزار اولیه که برای میکرونیدلینگ استفاده می شد، انجام شده است. این تکنیک را می توان با سایر تکنیک های جراحی ترکیب کرد تا نتایج بهتری به دست آورد. به ویژه، این یک تکنیک بسیار ایمن برای انواع پوست تیره است، که در آن خطر رنگدانههای پس از التهاب با سایر تکنیکهایی که به اپیدرم آسیب میرسانند بسیار زیاد است. در این مقاله مروری، ما در حال به روز رسانی در مورد ابزارهای مختلف در حال حاضر در دسترس برای این روش، و اثربخشی آن زمانی که به تنهایی یا در ترکیب با تکنیک های دیگر برای نشانه های مختلف انجام می شود.
میکرونیدلینگ یک روش نسبتاً جدید کم تهاجمی است که شامل سوراخ کردن سطحی و کنترل شده پوست با غلتاندن با سوزن های ظریف مینیاتوری است. در مدت زمان کوتاهی، محبوبیت و مقبولیت انبوهی به دست آورده است، زیرا یک تکنیک ساده، ارزان، ایمن و مؤثر است که به حداقل آموزش نیاز دارد. به طور سنتی به عنوان یک درمان القای کلاژن برای اسکارهای صورت و جوانسازی پوست استفاده می شود، همچنین در حال حاضر به طور گسترده به عنوان یک سیستم تحویل پوستی برای داروها و واکسن های درمانی استفاده می شود. در این بررسی، ما تحقیقات و پیشرفتهای دائمی در حال تحول در تکنیکها، ابزارها و کاربردهای آن در پوست را برجسته میکنیم.
پیدایش مفهوم میکرونیدلینگ به سال 1995 بازمیگردد، زمانی که Orentreich و Orentreich سوزن پوستی را به شکل سابسیژن برای درمان اسکار توصیف کردند و سپس به طور مستقل در سال 1997 توسط یک جراح پلاستیک کامیاند که از تفنگهای خالکوبی بدون جوهر برای برداشتن تنش از زخمهای پس از جراحی استفاده کرد. روش میکرونیدلینگ توسط یک مخترع آلمانی Liebl در سال 2000 و یک جراح پلاستیک فرناندز در سال 2006 شکل بیشتری یافت که خود دستگاهی به شکل طبل با چندین سوزن بیرون زده ریز طراحی کرد و از آن برای القای کلاژن از راه پوست استفاده کرد.
میکروپونکچرها با استفاده از میکروسوزنهایی ایجاد میشوند که بدون آسیب رساندن به اپیدرم، آسیب پوستی کنترلشدهای ایجاد میکنند. این ریزآسیبها منجر به حداقل خونریزی سطحی میشوند و یک آبشار بهبود زخم با آزادسازی فاکتورهای رشد مختلف مانند فاکتور رشد مشتق از پلاکت (PGF)، فاکتور رشد تبدیل کننده آلفا و بتا (TGF-α و TGF-β)، پروتئین فعال کننده بافت همبند ایجاد میکنند. فاکتور رشد بافت همبند و فاکتور رشد فیبروبلاست (FGF).سوزنها همچنین رشتههای اسکار سفت شده قدیمی را از بین میبرند و به آن اجازه میدهند که مجددا عروقی شود. نئوواسکولاریزاسیون و نئوکلاژنزی با مهاجرت و تکثیر فیبروبلاست ها و قرار دادن ماتریکس بین سلولی آغاز می شود. فرم کلاژن III عمق نئوکلاژنز 5-600 میکرومتر با یک سوزن به طول 1.5 میلی متر است. بررسی بافت شناسی پوست تحت درمان با 4 جلسه میکرونیدلینگ به فاصله 1 ماه، افزایش 400 درصدی در رسوب کلاژن و الاستین را در 6 ماه پس از عمل، با لایه ضخیم نخاع و برجستگی های نرمال در یک سال پس از عمل نشان می دهد.به نظر می رسد دسته های فیبر کلاژن به جای دسته های موازی مانند بافت اسکار، دارای یک الگوی شبکه معمولی هستند.
لیبل و همکاران فرضیه دیگری برای توضیح نحوه عملکرد میکرونیدلینگ ارائه کرده اند.پتانسیل غشای الکتریکی در حال استراحت سلول ها تقریباً 70- میلی ولت است و وقتی سوزن ها به غشاء نزدیک می شوند، پتانسیل الکتریکی داخلی به سرعت به 100- میلی ولت افزایش می یابد. این باعث افزایش فعالیت سلولی و آزادسازی پروتئینهای مختلف، پتاسیم و فاکتورهای رشد از سلولها به بیرون میشود که منجر به مهاجرت فیبروبلاستها به محل آسیب و در نتیجه القای کلاژن میشود. بنابراین، سوزنها به معنای واقعی زخم ایجاد نمیکنند، بلکه سلولهای بدن فریب خوردهاند تا باور کنند که آسیب رخ داده است.
بیان متالوپروتئینازهای ماتریکس ناشی از میکرونیدلینگ در کاهش هیپرپیگمانتاسیون حدس زده می شود.علاوه بر این، تکثیر کراتینوسیتها توسط میکرونیدلینگ در بیماران آکنه کاهش مییابد زیرا به طور کلی تعادل سلولی را متعادل میکند. با این حال، تحقیقات بیشتری باید انجام شود تا زنجیره رویدادها به وضوح روشن شود.
میکرونیدلینگ با دور زدن لایه شاخی و رسوب دارو به طور مستقیم در درم عروقی، انتقال داروهای مختلف را در سراسر سد پوستی افزایش می دهد. همچنین نشان داده شده است که باعث گشاد شدن قابلتوجه 47 درصدی اینفاندیبولوم فولیکولی میشود که ممکن است تا حدی افزایش نفوذ دارو را در سد پوستی توضیح دهد. علاوه بر این، فلس ها و بقایای سبوم را در مجاورت اینفوندیبولوم از بین می برد.[14]
از این رو، این روش فیزیولوژی خود بدن در بهبود زخم را تعمیم می دهد و رسوب کلاژن جدید منجر به سفت شدن پوست و پر شدن اسکارهای آتروفیک با جذابیت کلی زیبایی شناختی بهتری می شود زیرا اپیدرم پوشاننده از بین نمی رود.