ویرگول
ورودثبت نام
Law_Hoghoogh
Law_Hoghoogh
Law_Hoghoogh
Law_Hoghoogh
خواندن ۳ دقیقه·۱ ماه پیش

مقاله دوم دکتر محمد رضائیان جویباری

مقاله دوم: مسئولیت حمایت (R2P): از نظریه به عمل؛ تحلیل موردی بحران سوریه

گرد آورنده: محمد رضائیان جویباری

چکیده:

مسئولیت حمایت(R2P) یک هنجار سیاسی و اخلاقی است که در سال ۲۰۰۵ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به تصویب رسید و بر اساس آن، دولتها مسئولیت اولیه برای حمایت از شهروندان خود در برابر چهار جنایت بزرگ (نسل‌کشی، جنایت against humanity، پاکسازی قومی و جنایت جنگی) را بر عهده دارند و در صورت عدم تمایل یا توانایی دولت، این مسئولیت به جامعه بین‌المللی منتقل می‌شود. این مقاله با بررسی سیر تکامل R2P، به تحلیل شکست این دکترین در بحران سوریه می‌پردازد. استدلال مقاله این است که تفسیر محدود از «منافع ملی» توسط قدرت‌های بزرگ، استفاده ابزاری از حق وتو در شورای امنیت، و فقدان اراده سیاسی برای اجرای اقدامات قهری مؤثر، باعث شده است که R2P در یکی از فاجعه‌بارترین بحران‌های قرن بیست و یکم ناکام بماند.

مقدمه:

R2P پاسخی بود به شکست جامعه بین‌المللی در جلوگیری از فجایعی چون روآندا(۱۹۹۴) و اسربنیتسا (۱۹۹۵). این دکترین بر سه رکن استوار است:

۱.مسئولیت اولیه هر دولت برای حمایت از جمعیت خود.

۲.تعهد جامعه بین‌المللی به کمک به دولتها در ایفای این مسئولیت (از طریق ظرفیت‌سازی).

۳.مسئولیت جامعه بین‌المللی برای واکنش قاطع و به موقع از طریق ابزارهای سیاسی، اقتصادی، انسانی و در صورت لزوم نظامی (طبق فصل هفتم منشور) در صورتی که دولت در حفاظت از شهروندانش شکست بخورد.

با این حال، اجرای رکن سوم، به ویژه مداخله نظامی، همواره بحث‌برانگیز بوده است.

بدنه اصلی:

۱. بحران سوریه: آزمایشگاه شکست R2P

· تخلفات گسترده و سیستماتیک: از سال ۲۰۱۱، دولت سوریه مرتکب جنایات جنگی و جنایت against humanity شدیدی از جمله بمباران شیمیایی، محاصره شهرها و شکنجه سیستماتیک شده است. این شرایط دقیقاً مصداق مواردی بود که R2P برای مقابله با آن طراحی شده بود.

· بن‌بست شورای امنیت: روسیه و چین به طور مکرر قطعنامه‌های شورای امنیت را که محکوم به اقدامات رژیم اسد بودند یا در صدد ایجاد تحریم‌ها یا مجوز استفاده از زور بودند، وتو کردند. استدلال آنان «مداخله در امور داخلی» و «تضعیف حاکمیت» سوریه و همچنین خطر «تغییر رژیم» به سبک لیبی بود. این امر به وضوح تضاد بین حاکمیت و مسئولیت بین‌المللی را نشان می‌داد.

۲. تحلیل دلایل شکست:

· سیاست قدرت و منافع ژئوپلیتیک: برای روسیه، سوریه یک متحد استراتژیک و تنها پایگاه نظامی در خارج از قلمرو شوروی سابق است. حمایت مسکو از رژیم اسد، ناشی از محاسبات امنیتی و منافع ملی بود که بر اصول بشردوستانه اولویت داشت.

· ابهام در اجرا و ترس از تکرار لیبی (۲۰۱۱): مداخله نظامی در لیبی تحت قطعنامه ۱۹۷۳ که با هدف حفاظت از غیرنظامیان آغاز شد، به سرعت به حمایت از تغییر رژیم تبدیل گشت. این امر باعث شد روسیه و چین نسبت به هرگونه مجوز مشابه برای سوریه بدبین شوند و بر تفسیر محدود از مجوزهای شورای امنیت پافشاری کنند.

· عدم وجود اراده سیاسی برای تشکیل ائتلاف خارج از شورای امنیت: اگرچه مداخله نظامی یکجانبه یا توسط ائتلافی از دولتهای willing می‌توانست از نظر اخلاقی توجیه‌پذیر باشد، اما به دلیل فقدان منافع حیافی برای قدرت‌های غربی، هزینه‌های بالا، و عدم مشروعیت حقوقی بدون مجوز شورای امنیت، محقق نشد.

۳. پیامدهای شکست R2P در سوریه:

· تضعیف اعتبار سازمان ملل متحد و شورای امنیت: بن‌بست شورای امنیت، نهاد متمرکز حفظ صلح و امنیت بین‌المللی را به حاشیه راند و نشان داد که این نهاد در برابر بحران‌های بزرگ ناتوان است.

· افزایش رنج بشری: نتیجه مستقیم این بن‌بست، مرگ صدها هزار نفر، آوارگی میلیون‌ها نفر و تخریب یک کشور بود.

· تقویت هنجار عدم-مداخله به بهای نادیده گرفتن حقوق بشر: پیام این واقعه برای دولت‌های مستبد این بود که در صورت داشتن حامیان قدرتمند در شورای امنیت، می‌توانند با مصونیت به سرکوب داخلی بپردازند.

نتیجه‌گیری:

بحران سوریه،شکاف عمیق بین آرمان‌های R2P و واقعیت‌های سیاست بین‌الملل را آشکار کرد. آینده این دکتمبرای آن است که یا به یک هنجار تشریفاتی و بی‌اثر تبدیل شود، یا اینکه جامعه بین‌المللی راه‌حل‌های عملی برای دور زدن بن‌بست شورای امنیت بیابد. این راه‌حل‌ها می‌توانند شامل تقویت نقش مجمع عمومی در قالب «اقدام متحد برای صلح»، ایجاد مکانیسم‌های منطقه‌ای قوی‌تر برای واکنش به بحران‌ها، و تمرکز بیشتر بر رکن دوم R2P (پیشگیری) و همچنین استفاده هدفمند از دادگاه کیفری بین‌المللی برای تعقیب مرتکبان جنایات باشد.

شورای امنیت
۱
۰
Law_Hoghoogh
Law_Hoghoogh
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید