با سلام از کودکی یاد گرفتم هر جا وارد شدم سلام کنم
در این روزکار سلام من شده مزاحمت برای
افراد اطراف من
از سالهای دور کتاب میخواندم حتی پدر خدا بیامرز من هم کتاب خوان بود
و زهی خیال باطل که در حرکتی آرام این حس را در من ناجوانمردانه خفه کردند
من ۶۸ سالم است دید مثبت به زندگی دارم
چند تا بیماری در جسم من وجود دارد
انها دوستان همراه من هستند
چند سال رفتم بسمت ورزش چند تا مدل اوردم
اخرین مدال من در کشوری سوم شدم در رشته ورزشی پتانک
از موضوع که قصد داشتم بیان کنم دور شدم
بله همسر من خیلی زحمت میکشد نه ایثار کونه برای من و خانواده زحمت میکشد
ولی من هم در ذاتم عشق به کتاب یا هنر های دستی چند سال هم هست ورزش
ولی الان خودم را سرگرم میکنم با دفاتر و خاطرات خودم ان هم باز مزاحم آنهاست
کتاب صوتی نمیتوانم گوش کنم
در کوتاه ترین زمان خوابم میبرد
ولی مهم نیست ،من بیکار نخواهم بود
بالاخره پیدا میشود در اطراف من که هم بخوانم و هم سرگرم شوم
باه در مو اقعی افسرده هستم ولی گذراست
سعی میکنم ادامه دار نباشد
در گذشته ها یک سنک صبور داشتم و با ارتباط و صحبت ارام میشدم
الان سنک صبور ندارم
ولی اصلا دیدم منفی نیست
انرژی مثبت در وجودم جریان داره
علایق خودم را بیان کردم همین سنک صبور من