یکی از رایجترین حرفهایی که این روزها از والدین میشنوم اینه:
«بچههامون اصلاً با ما حرف نمیزنن.»
یا
«وقتی میخوام نصیحتشون کنم، میگن شما درکمون نمیکنین.»
خب راستش رو بخواید، حق هم دارن.
نسل امروز، دیگه مثل ما نیست. بچههای این دوره، باهوشتر، آگاهتر، مستقلتر، و البته حساستر هستن.
و ما والدین، اگر همون روشهای قدیمی رو ادامه بدیم، نه تنها فاصله بیشتر میشه، بلکه دیگه صدای ما رو نمیشنون... حتی اگر دوستشون داشته باشیم.
در ادامه چند نکته ساده، اما بسیار مهم و کاربردی رو با شما درمیون میذارم:
گاهی فقط کافیه بشنویم.
نه قضاوت کنیم، نه قطع کنیم، نه راهحل بدیم. فقط گوش بدیم.
بچههای امروز بیشتر از نصیحت، دنبال درک شدن هستن.
به جای «چرا دیر اومدی؟»، بپرس «روزت چطور گذشت؟»
با لحن پرسشگر و همراه، نه بازجویانه. این باعث میشه احساس امنیت کنه و خودش شروع به گفتوگو کنه.
اگه گفت «حالم گرفتهست»، نگیم: «بیخودی!» یا «اینهمه بچه تو دنیا مشکل دارن!»
فقط بگیم: «میفهمم، بعضی روزا واقعاً سختن.»
همین جملهی ساده، رابطهت رو نجات میده.
اگر همیشه دنبال اشتباهگیری باشی، دیگه کسی سراغت نمیاد.
سعی کنیم مشاور امن بچههامون باشیم، نه قاضی سختگیر.
بازی کنید، قدم بزنید، با هم فیلم ببینید.
لزومی نداره همیشه حرفی بینتون رد و بدل بشه.
همزمانی و همدلی، خودش بهترین زبان ارتباطه.
بچههای امروز نیاز به «دوست بودن» ندارن، اما نیاز دارن پدر و مادری داشته باشن که بتونه دوستداشتنی و قابل اعتماد باشه.
نه خیلی سفت، نه خیلی رها.
نه خیلی بالا، نه خیلی کنار.
بلکه درست در جایی که باید باشی؛ نزدیک، اما محترم.
اگر حس میکنی ارتباطت با فرزندت سرد یا کمرنگ شده، یادت باشه همیشه جا برای ترمیم هست.
اولین قدم؟
فقط با یک گفتوگوی ساده و صادقانه شروع کن.