ویرگول
ورودثبت نام
C"onfu<see
C"onfu<seeمغزم دیگه نمیکشه! حال و حوصله خودمم به زوری دارم! این مرتیکه پوکیده که تو وجودمه هرکی هست اصلا من نیست!
C"onfu<see
C"onfu<see
خواندن ۷ دقیقه·۳ روز پیش

باگ های زندگی بعنوان آدمیزاد قسمت اول

چند خط میخوام راجب دغدغه هام و مشکلاتی که میبینم همه درگیرشن ولی کسی خیلی توجه نمیکنه حرف بزنم هنوز افکار خودم راجب این مسائل کامل به جمع بندی نرسیده پس اگر نظر دیگه ای داری راحت باش و بگو!

مورد۱ : جنگ قبیله ای ورژن قرن ۲۱

یه زمانی آدما تو قبیله‌ها زندگی می‌کردن، دور آتیش می‌نشستن، با هم شکار می‌رفتن، با هم می‌خندیدن، با هم می‌جنگیدن. سر مرز ها و افرادشون تعصب داشتن سر رئیس قبیله خیلییی تعصب داشتن و زندگیو میگذروندند بلاخره! حالا دیگه قبیله‌ای زندگی نمی‌کنیم، ولی ذهن‌مون هنوز قبیله‌ای فکر می‌کنه. 
یعنی چی؟ یعنی هنوزم دنبال اینیم که ببینیم کی با ماست و کی بر ما. هنوزم دنبال پرچمیم، دنبال مرز کشیدن، دنبال اینکه بگیم "ما درست می‌گیم، اونا اشتباهن".

امروز قبیله‌ها بر اساس خون و خاک با هم نزاع نمیکنن! قبیله ها بروز تر شدن توی موضوعات سیاسی ، اعتقادی ، جنسیتی ، طرز فکر و حتی علاقه های مختلف قبیله بوجود اومده

مثلا قبیله چپ گرا ها و راست گرا ها باهم درگیرن (سیاسی مدل ایرانشم خودتون خیلی خوب میدونید)

قبیله استقلال و پرسپولیس و...

حتی آتئیستا و خداباور ها هم هرکدوم قبیله ساختن(البته ادیان که نمیتونند بدون سیستم قبیله ای ادامه بقا بدن ولی قبیله آتئیستا جالبه)

یه قبیله خیلی چرت و پرتم چند وقتیه درست شده به اسم قبیله مرد ها و قبیله زنا( اینو توی مورد بعدی راجبش حرف میزنم)

ولی از اون چرت تر قبیله LGBTQ و قبیله کسایی که به کفر (هموفوب) متهمشون میکنن

چیزی که اسمشو گذاشتم قبیله چندتا ویژگی داره:

  1. یه گروهی خودشونو خوب یا درست میبینن و دسته مقابلو برعکس

  2. واقعا جنگشون راجب درست و اشتباه بودن نیست راجب برحق بودن و حق داشتنه و همین حقخواهی باعث میشه هیچوقت به نتیجه نرسند

  3. اصلا همین حق خواهی باعث میشه طرف مقابلو ادمی که فقط فکر یا رفتار اشتباه داره نبینن بلکه یه دوگانگی درست کنن که بیشتر شبیه دوگانگی ایمان و کفره

  4. احتمالا یه نشونه یه پرچم یه نمادی واسه خودشون درست کردت

  5. خودشونو برتر از طرف مقابلشون میدونن

  6. موردای بیشترم البته هستولی فعلا کافیه

عیب بزرگش میدونی چیه؟ نه جایی مثل خونواده به ادم یاد میدن اینطور نباشه نه کتاب و علم خاصی هست راجبش که بخونی نه توی مدرسه و دانشگاه میگن اینطوری نباش

البته تو ایران دانشگاها متاسفانه متاسفانه یه سیستم قبیله ای و سلسله مراتبی بیخود دارن واقعا که خودش از همه جا بدتره:/

راهکار اینه که بیشتر راجب این قضیه مطلب بنویسیم بیشتر حرف بزنیم تا در حد خودمون بتونیم اثر بذاریم روی این مشکل

مورد۲ : زن ، مرد ؟

از قبل از اینکه تاریخ اصلا درست بشه حق و حقوق زنا و مردا درست راعایت نمیشده یه مدت خیلی زیاد مردا جنسیت برتر بودن یه زمانایی هم توی تمدن های مختلف زنا جسیت برتر میشدن یه زمانایی هم متعادل تر میشد!

بعضیا فکر میکنن از اول تاریخ مردا فقط حقوق زنارو میخوردن مثلا که باید بگم نه! وارد این بحث نمیشم چون مشکل اصلی قبل از اینکه به زن و مرد ربط داشته باشه اصلا به معیارای قضاوت ادما ، سیستم ارتباطی و سلسله مراتبی و سیستم تصمیم گیری آدما و خیلی کلی تر بخوام بگم سیستم و الگوریتمی که ادما ریختن واسه زندگی مربوط میشه بعدش وارد قضیه جنسیت میشه!

یعنی مثلا یه مثال جزئی بخوام بزنم فرض کن توی یه جامعه خیالی توی عصر حجر ناخودآگاه ارزش ادما بر اساس منفعتی که دارن مشخص میشه

توی اون جامعه صدسال قبلش مردمش اینطوری بودن که هرکسی که بتونه غذای بیشتری جمع کنه ، بتونه بیشتر کل قبیله کناری رو بخوابونه و بتونه چیزای بیشتری بسازه اعم از ابزار یا ساختمان اون اعتبار و ارزششش خیلی میره بالا

سبک زندگی هم اینطوریه که بجز رئیس قبیله و چند نفر که باید محافظت کنن از قبیله بقیه مرد ها در طول روز وسط قبیله نیستن یا اطرافش دنبال شکار و غذا هستند یا بیرون از خونشون دارم یه چیزی میسازن یا یچیزیو ترمیم میکنن

و زن ها برعکس کم پیش میاد خارج از قبیله برن همون وسط قبیله به همدیگه تو کارای مختلف کمک میکنند و اکثر کارشون همون کاراییه که یه زن خانه دار معمولی انجام میده

وقتی یه بچه تو این قبیله بدنیا میاد از قبل براش تعیین شده که تو اگه پسر باشی قراره اطراف قبیله باشی و آزاد تر ولی چالشی اگه دختر باشی وسط قبیله محدودتر ولی امن تر

به این سبک زندگی نگاه کن به اون ارزشهایی هم که گفتم نگاه کن مثل روز واضحه جنس مرد خواه ناخواه از جنس زن برتر دیده میشه

حالا بیا ارزشارو عوض کنیم

صدسال بعد اون قبیله توی شهری که وسط یه جاده تجاریه یکجا نشین میشن دیگه شکار نمیکنن یکجا نشین شدن به فروشندگی و تجارت اهمیت میدن

افزایش جمعیت قبیله مهمترینه پس هرکس بیشتر جمعیت قبیله رو زیاد کنه

فامیل از طرق مادر منتقل میشه

بتونه با هنر یا فن کالایی بسازه که قیمتش بالاتر باشه برای فروش و درنتیجه پول بیشتری بدست بیاره

مهارتای ارتباطی قوی تری داشته باشه و... ادم با ارزشی تلقی میشه

سبک زندگی یکجا نشینی

اکثر مرد ها مشغول کشاورزی هستند بقیه ابزار کشاورزی ابزار جنگی میسازند برای یا ساختمان سازی میکنند

توی این جامعه هر خونواده برای خودش اشپزی نمیکنه بلکه چند نفر مشغول آشپزی ، شستن لباس بقیه جامعه حتی کاروانهای مسافر شهر هستند

اینطوری وقت کمتری برای کار های خونه میگذرارند و از وقتشون استفاده دیگه ای میکنند

توی جامعه زنها صنایع دستی و... تولید میکنند و به کاروانهایی که از شهر رد میشوند میفروشند

اکثر کارهای مربوط به تجارت برعهده زنهاست و....

ما این جامعه رو فرضی ساختیم ولی اگه فکر کنیم چیزی شبیه این یجایی اتفاق افتاده واضحه که دختری که تو این جامعه بدنیا میاد خیلی خیلی راحت به مرتبه های بالا میرسه و برعکس هر پسری اونجا بدنیا بیاد خود به خود کم ارزشتر دیده میشه

بحث زن و مرد و حقوق و جامعه و این داستانا خیلی خیلی ابعاد زیادی داره میدونم! فقطم همین یه مورد که من گفتم تعیین کننده نیس اینم خیلی خیلی خوب میدونم ولی بخوام جدی وارد این بحث بشم یه مقاله اختصاصی جدا میخواد اینجا فقط میخواستم بگم عاملی خیلی خیلی قوی تر از "ذات مرد و ذات زن " وجود داره که میتونه زندگی مرد یا زنو برعکس کنه و خیلی اینطوری نیس که مردها فلان طورن الزاما و زن ها فلان طور

ما مدل های زیادی از زن داریم

همچنین مدل های خیلی زیادی از مرد

درنتیجه هر جنگ جنسیتی در اخر هیچ چیزیو درست نمیکنه افکار و رفتار هر آدم خیلی خیلی بیشتر تعیین میکنه که اون کیه! نه زن و مرد و سفید و سیاه و خوشگل و زشت و هرچیییی

یه چیز دیگه هم هست توی جامعه اولی که گفتم یه اگر پسری بدنیا بیاد که توی کارای جسمی ضعیف و تنبل باشه ولی تو کارای فکری قوی از اونجایی که استعدادش اصلا اجازه بروز پیدا نمیکنه بقیه اصلا حسابش نمیکنن بعنوان یه چیزی شبیه سربار جامعه میتونه زندگی کنه نه تنها جنس برتو نباشه حتی زنها هم به اون از بالا به پایین نگاه کنن😑😂

همین پسر تو عصر ما بدنیا بیاد یه دفعه میبینی شده یه دانشمند بزرگ

پس اصلا دعوا سر همچین چیزی چرت و پرته حتی عمیقتر از این قضیه که گفتم حداقل دوسه مورد میشناسم که اثر گذاریشون از شرایط و سبک زندگی و زن و مرد بودن خیلی اساسی تر و مهمتره گاهی وقتا شرایط میتونه عوض بشه ولی در نهایت وضعیت همون بمونه

توی مثال دوم چندتا چیز معمولیو تغییر بدی اون جامعه با همون شرایط میشه جامعه مردسالار

و توی شرایط زندگی مثال اول واقعا یه زمانی قبیله یا قبیله هایی وجود داشتن که کاملا زن سالار بودن

مورد۳ : تف به کدوم زندگی؟

من شخصا جزو اون دسته افرادی هستم که فکر میکنند زندگی چیزیه که آدمها ساختنش وجود خارجی چندان مستقلی نداره! توی مورد قبلی یه قسمتشو گفتم و دیدیم که همینکه شرایط تغییر کنه چقدر همه چیز میتونه زیر و رو بشه

یه اشتباهای بزرگی همه آدما میکنن خودشونو راحت میکنن یه مشکل بزرگ که ببینن میگن خب زندگی اینطوریه حالا یا میپذیرن یا فحش میدن به زندگی ولی زندگی فقط همین یه مدل نیس

مثال براش زیاده مثلا تو اگه یه ادم ۲۰ ساله باشی خیلیییی راحت میتونی شغلتو عوض کنی یه نهارت جدید یاد بگیری

ولی اگه۴۰ سالت بشه خیلییی سخت میشه خب توی سن کمتر دغدغه های ادم کمتره و ذهنش بازتره برای یاد گیری ولی اصلا قدرت یاد گیری تو سن بالاتر واقعا کمتر نمیشه

فوق فوقش کهنسال بشی سرعت یادگیری بیاد پایین که باز هم یادگیری تغییر نکرده سرعتش کم شده (اینارو از یه روانشناس کاردرست شنیدم)

توی یه جامعه دیگه ممکنه بری شرایط زندگیشون یجور دیگه باشه اصلا و ادمایی که تازه بازنشسته میشن علاقه داشته باشن برن بعضی کارای جدیدو یاد بگیرن

یه چیز مهمتر سمتیه که یه جامعه هلت میده توی عصری که مول هنوز اختراع نشده بود هرکس پسرای بیشتری داشت قدرت و اعتبار بیشتری داشت چون کارای بیشتری میتونست بکنه و امکانات و منابع بیشتری برای خودش و خانوادش فراهم کنه چون زور مهمتر بود

الان ولی اونی که با ذهنش کار میکنه اکثر مواقع بیشتر پول درمیاره تا اونی که زور بیشتری داره

پ.ن: این پست تا یه مدت قراره همینجوری اخرین پستم بمونه مورد سوم رو هم دوست دارم بعدا کاملش کنم زودتر منتشر کنم این نوشته رو! امیدوارم مفید بوده باشه تا الان:)

زن مردسبک زندگیتفکر
۵
۲
C"onfu<see
C"onfu<see
مغزم دیگه نمیکشه! حال و حوصله خودمم به زوری دارم! این مرتیکه پوکیده که تو وجودمه هرکی هست اصلا من نیست!
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید