بعنوان یه intx، تا الان به شخصه هرچی همتایپ خودم یا infj میدیدم اکثرشون گرفتار خانواده های سمی شده بودن و فشار های مسخره و بی دلیل و اعصاب خورد کنی روشون بود، بجز یه سریا که رفته بودن دنبال موضوعات موفقیت و رشد فردی و اینا، همونا هم میدونم که با اینکه وجودشون زخمیه دارن خودشونو با زحمت میکشن جلو، حتی اگه زخمشونو فراموش کرده باشن، بازم اثراتش توی وجودشون هست
بهرحال....
من خودم بعنوان یک عدد آدم که خودشم توی شرایط سمی فعلی گرفتار شده فکر میکردم خب اگه خانواده بهتری داشتم، حداقل یه دوست صمیمی آدم حسابی توی زندگیم داشتم، عزت نفس و اعتماد به نفسم سالم بود خیلی بهتر از الانم بودم و فلان میکردم و بهمان میکردم
ولی جدیدا چند وقتیه یه تعداد inxj هایی دیدم که اتفاقا توی خانواده های سالمی بدنیا اومدن، شاد هم هستن، عزت نفسشونم خوبه ولی میبینم آرزو هاشون یکم زیادی معمولی و ساده است، خیلی کمتر عمیق اند و شاد بودنشون باعث راضی بودنشون شده و درنتیجه خواسته خیلی مهمی ندارن توی زندگی که با ذوق گیش برن به سمتش یا براش بجنگن
کلللا یکم سطح میزنن??
از یه طرف دیگه هم تاثیر محیط سالم چه توی موفقیت آدما چه رشد فردی و طرز فکرشون خییلی زیاده، آدم موفق دستاورداشو مدیون پدر مادرش و همسرش و آدمایی که توی زندگی ازشون تاثیر گرفته میدونه! و واقعا هم درستع!
میخوام بگم که گیج شدم الان کع توی یه اوضاع سمی بدنیا اومدم ولی دارم خودمو میکشم بالا بهتره؟
یا اگه توی یه شرایط سالم و آدمای سالم بدنیا میومدم؟
سوال چرتیه!
ولی خب الان من همین ورژن ناسالمم اوضاع بهتری داره یا من اگه توی شرایط سالم بودم؟
پ. ن:اگه میخوای نصیحت کنی یا بگی فلان فکرم اشتباهه و اینا، خواهشا نظر و نصیحتتو واسه خودت نگه دار، ??♂️?♂️?♂️، واقعا فعلا حوصله این چیزا رو ندارم