واقع نگری
واقع نگری یا توجه به واقعیت از مسائلی است که همیشه در هر پیشامد، حادثه و یا هر موضوع روزمره ای باید بدان نگریست. آیا منِ نوعی همیشه وقتی اتفاقی پیش می آید می توانم همان مسئله صرف را ببینم یا نه، براساس پیش فرض ها، مسائل حاشیه ای، توجهات دیگران و... آن را تغییر می دهم یا به عبارتی شاید دچار گزافه گویی شوم. وقتی یک موضوع را در جامعه بررسی می کنند، آمارهای مختلف را با هم مقایسه می کنند، اطلاعات جزئی جمع آوری می شود، پرسش نامه های مختلف بین افراد جامعه پخش می شود، از هر کسی که اطلاعات موثق دارد و کارشناس و خبره است برای ذخیره و جمع آوری داده ها استفاده می کنند. پس برای همین است که ما به این آمارها به عنوان یک منبع دقیق اشاره خواهیم کرد و آن را قبول داریم و در هر جایی و محکمه ای می توانیم آن را ا ارائه دهیم. همهی این ها در ثورتی است که همانطور که ذکر شد کاملا قابل وثوق باشند و شک و شبهه ای در ان وجود نداشته باشد. اما هملنگونه که می دانیم این مطالب ذکر شده بسیار ایده آل است و در واقعیت همیشه نظر افراد و اشخاص در مطلب موجود آورده می شود، بنابراین از صحت و سقم آن نمی توان اطلاعات جامع و کامل و گاهی حتی درست به دست آورد. این تازه بخشی از عدم واقعیت است که به خورد افراد داده می شود. اما بخش دیگر که حائز اهمیت است این موضوع است که بعضی افراد با توجه به مشکلات روان شناختی که آن را احاطه کرده، از دل حتی یک اتفاق مثبت و درست، برای خود یک جنبهی منفی را ایجاد می کنند و به ان پر و بال می دهند. یعنی حتی اگر انقدر هم که فکر کنیم اوضاع جهان پیرامونمان بد یا نگران کننده نباشد و یک موضوع در سطح کوچک رخ دهد ان را فاجعه می نامند و هم برای خود و هم دیگران نگرانی و استرس دو چندان ایجاد می کنند. البته شایان ذکر است هر مسئله ی کوچکی در جهان مهم و تأثیر گذار است اما باید بدان در اندازهی خود توجه داده شود. یکی از پارامترهایی که باید به آن توجه کرد این موضوع است که مثلا وقتی یک اتفاق خوب برای ما می افتد پیش خودمان می گوییم چقدر درباره اش خوشحال باشم و به این نتیجه می رسیم که اگر در اندازه ی خودش هم از وقوع چنین اتفاقی احساس خشنودی و رضایت کنیم چندی نمی گذرد که اتفاق بدی برایمان می افتد بنابراین ذاتا با متفی گری و دید منفی در انجام امور کار خود را پیش می بریم که همین امر منجر به گفتن و مطرح شدن اخبار تا حدی دروغ و آمار کذب شود. بعضی اوقات به واقعیات با ذهن محدود بشری می نگریم و اتفاقات دیگر و عوامل پیرامون را بررسی نمی کنیم شاید علت اتفاقی همیشه یک چیز نباشد بنابراین نتیجه هم شاید یک چیز نشود، پس نمی توان یک خط مستقیم را در نظر گرفت و بگوییم همیشه آمار بیکاری در حال افزایش است آمار مرگ و میر در حال افزایش است، در صورتی که در بازه های مختلف این کاهش و افزایش وجود دارد بسا اینکه نسبت به گذشته کاهش هم داشته است اما ما فقط یک محدوده و چارچوب را می نگریم و با آن مقایسه می کنیم که نتیجه همان اشتباه در اطلاعات موجود در جامعه می شود. موضوع مهم این است ما در جامعه ای با افراد مختلف از همه نظر چه خصوصیات ظاهری و چه باطنی زندگی می کنیم باید بتوانیم اطلاعات درست و آموزش های مناسب را دریافت کرده و به دیگران هم منتقل کنیم. کتاب واقع نگری دیدی بسیار خوب در همهی مطالب ذکر شده در بالا را به ما می دهد، این کتاب یک آموزش مناسب برای زیست در جامعه و شناخت طیف های مختلف یک اجتماع است و نویسنده به خوبی آن را مطرح کرده است. کتاب با ترجمه ای عالی و بسیار قابل استفاده برای افرادی است که به دنبال واقع گرایی هستند. کتاب واقع نگری را به راحتی می توان از طاقچه خریداری کرد. این متن جهت شرکت در چالش کتابخوانی طاقچه آذر ماه نوشته شده است.