علی اکبر افتخار
علی اکبر افتخار
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

تراژدیِ یک درستکار / نگاهی به فیلم «بی‌پایان» ساخته نادر ساعی ور


«بی‌پایان» (No End)/1401 سومین فیلم بلند نادر ساعی‌ور پس از فیلم‌های «دومان» (کارگردانی مشترک با محمدرضا آزادگر) /1395 و «نامو» (بیگانه) /1398 است. هر سه فیلم به زبان ترکی ساخته‌شده، همان که روزگاری دور از باور بود که فیلم بلند داستانی در آذربایجان و به زبان بومی منطقه ساخته شود؛ عنصری که در باورپذیری فیلم یک عامل مهم و اثرگذار بوده و البته یکی از پایه‌های مؤثر در ایجاد و رونق سینمای بومی است.

«بی‌پایان» یک درام اجتماعی و اثری تلخ و البته جسورانه است که نشان می دهد در فضای سیاست‌زده و پرالتهاب جامعه‌ای که نظارت سیستمی شدت دارد، چگونه یک رفتار ساده مثل دروغ خانوادگی می‌تواند به بحران در زندگی یک فرد بدل شود. فیلم سیر تغییر تدریجی شخصیت اصلی داستان (ایاز) از یک کارمند ساده و درستکار به فردی خبرچین و آدم فروش را به تصویر می کشد.


کارگردان در روایت سینمایی خود موفق است و از جنبه بصری نیز در پرداخت داستان، به هویت دراماتیک و سینمایی دست می‌یابد. برای مثال در سکانس ابتدای فیلم در یک مسیر کوتاه بین دو اتاق با یک پرش زمانی سریع در حرکت ثابت دوربین روی دیوار، از کودکی به میانسالی «ایاز» می رسیم. سکانس بازجویی از «ایاز» و پوشاندن شلوار گشاد بر او هنگام خروج از اداره به نشانه تحقیر او از ایده های خوب فیلم است و در راستای شخصیت پردازی فیلم قرار دارد.


سکانس دیدار «ایاز» با رئیس نیروهای امنیتی، اجرای خوبی دارد همراه با بازی درخشان وحید مبصری که به درستی شخصیت را شناخته و برای بازی از تمام عناصر صورت و بدن و دست‌ها استفاده کرده است. باید از بازی قابل قبول شاهین کاظم نژاد در نقش مامور امنیتی نیز یاد کنم. همچنین در سکانس پایانی و در اتاقک نگهبانی، ایده و دکوپاژ خوب و بازی های خوب مبصری و پیرمرد در حال مستی و شناخت حسی درست موقعیت و آدم ها به باورپذیری صحنه کمک شایانی کرده است.

همانندی عمل پدر در سکانس آغازین فیلم با واکنش مشابه پسر (ایاز) در سکانس پایانی، گویی روایت تکرار این چرخه و تراژدی بی‌پایان جامعه ای است ملتهب و آبستن حوادثی مشابه. فیلمبرداری هنرمندانه حمید مهرافروز و تدوین هوشمندانه جعفر پناهی از دیگر نقاط قوت «بی‌پایان» هستند.

فیلم در عین حال ضعف هایی نیز دارد از جمله پرداخت کلیشه ای تیپ ماموران که همه اندامی درشت و ریش و ظاهری یکسان دارند. همچنین در بخش پایانی فیلم، اقدام ایاز قابل پیش بینی بود و تماشاگر به راحتی می تواند پایان داستان را حدس بزند، چیزی که عنصر غافلگیری در پایان فیلم را مخدوش کرده است.


بدون تردید «بی‌پایان» تجربه ای موفق برای نادر ساعی ور و سینمای آذربایجان است. بی صبرانه در انتظار دیدن کار جدید ساعی ور هستم.

فیلمساعی ورنقد فیلمبی پایاننادر ساعی ور
منتقد فیلم و عکاس
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید