دیدن این فیلم برایم توأم با بغض و تحسین بود؛ بغض ناشی از درد برخاسته از ستم و فشارهای اجتماعی و اقتصادی که بر ما میرود و تحسین، برای اجرای استاندارد و درخشان این فیلم. موضوع فیلم و زاویه نگاه نویسنده، نو و متفاوت است: داستانی انسانی و نفسگیر از اعتراضات اجتماعی-کارگری و سرکوب آن.
نشانهها در «شب/ داخلی/ دیوار» بسیار اهمیت دارند در فهم جهان فیلم چرا که روایت داستان، معطوف به سفری ذهنی است که تا پایان ادامه دارد و همهچیز در نیم ساعت آخر فیلم روشن میشود و همین عامل حس تعلیق را در فیلم ایجاد کرده است. نوع روایت بهقدری درست و استادانه در بدنه و ساختار فیلم ترکیب و تنیده شده که بخشی جداناپذیر از جهان اصلی فیلم را شکل داده است.
بازیها در فیلم محکم و باورپذیر است بهویژه نوید محمدزاده که با کاهش وزن برای ایفای نقش علی، در نقش فرو رفته و با شخصیت علی کم بینا زندگی میکند و نقطه اوج بازیگری خود را تا امروز رقم میزند. تنها ضعف فیلم در فیلمنامه و شخصیتپردازی نقشهای اصلی است که منطق داستان را متزلزل ساخته است و برای همین معلوم نیست غیر از بحث وجدان اخلاقی چه عامل دیگری سبب شده علی تا این اندازه جانش را به خطر بیندازد و اطلاعات کمی از او داده میشود.
اما در کل، سومین فیلم وحید جلیلوند اثری دیدنی، گامی به پیش و قابل تامل است و تحلیلهای زیرمتنی زیادی دارد که در شرایط بهتر قابل طرح خواهد بود.
پنجم اسفند 1402