«قولچاق» را دو بار دیدم. یکبار در اکران خصوصی (شهریور 1402) و دیگربار در اکران عمومی. این فاصله برای نگاه به تفاوت تأثیر دیدن فیلم، سبب تقویت رأی شد تا بدانم آیا چیزی در نظرم از قوت و ضعف اثر جابهجا شده یا نه. «قولچاق» یک درام اجتماعی است که با تکیه بر دیالوگهای روان، برآمده از متن جامعه و ایجاد ابهام از طریق گرههای داستانی، روایت خود را بهخوبی پیش میبرد. اجرای فیلم به شکل پلان- سکانس و تمرینهای طولانی بازیگران با عوامل اجرایی سبب شده بازیگران دیالوگها را از آن خود کرده و سیر روایت اثر از این جنبه باورپذیر باشد.
فیلم به شکلی نمادین اشاره به وجوه عروسکی و بزک کردهی آدمهایی دارد که به هنگام تهدید منافعشان، وجه دیگری از خود رو میکنند و در معرکهای چنین، عروسی ایوب (فیروز عاقلی/ پیرمرد داماد) مرثیهای میشود از پسِ برافتادن نقاب چهرهی آدمها.
«قولچاق» در ادامه موفقیت «ائو» ساختهشده با فرم یکسان، هر دو پر از دیالوگ که فیلمبردار شانهبهشانه بازیگران با آنها حرکت میکند. دوربین روی دست بهعنوان یکی از شیوههای اجرایی در فیلمبرداری، تکنیکی است که اگر از دل مضمون با فرم اثر عجین نشده باشد میتواند لطمه بزند به ساختار و کلیت فیلم. هر دو فیلم یوسفینژاد با این تکنیک فیلمبرداری شده و در القای مضمون و همراهی با بافت اثر موفق بوده، هر چند فکر میکنم در «ائو» بهتر عمل شده است.
به نظرم «ائو» و «قولچاق» هر دو از یک زاویه مواجه با نقد هستند به لحاظ ساختار فیلمنامه که پر از دیالوگ بوده و بیننده را در بمباران تبادل کلام بین شخصیتها گیج و خسته میکنند و هیچ مجال تنفس و تأمل برای دریافت فهم دیگری از اتفاقات و کنشهای موجود میان فضا و پرسوناژهای فیلم به مخاطب نمیدهند حتی با چنین پیرنگ ساختاری در فیلمنامه دست کارگردان هم بسته است از خلق یک جلوه بصری لازم تا مخاطب با دیدن یک خلوت سینمایی، نفس تازه کرده و شخصیتها در وجودش عمق پیدا کنند.
سینما ترکیبی از عناصر کلام و تصویر و صدا است و غلبهی یکی بر دیگری -بدون ارزشافزوده- سبب خستگی مخاطب و کاسته شدن از ارزشهای سینمایی اثر خواهد شد. درعینحال برای قیاس دو فیلم -که در امتداد هم قرار دارند، «ائو» فیلمنامه و پایان بهتری نسبت به «قولچاق» دارد چراکه شاهبیت ابهامها و گرههای اساسی داستان همه در پایان «قولچاق» جمع شده و برملا میشوند. این بهنوعی شتابزدگی در جمعکردن داستان، وقایع و تعیین تکلیف شخصیتهای پر تعداد فیلم میماند.
بااینحال «قولچاق» فیلم شریف و آبرومندانهای است از کارگردانی که با «ائو» نشان داد اهل ریسک در سینماست برای تجربه کردن در جغرافیای بومی شهرستان که میتواند کاری شایسته انجام بدهد بدون حمایت و کمترین امکانات و با تکیه بر توانمندیهای عوامل فنی و اجرایی سینما در تبریز. روح بزرگ اصغر یوسفینژاد قرین رحمت و شادی که با افسوس دوستدارانش رفت در ندیدن دومین اثر خود روی پرده و عدم ساخت فیلم «تولد» بهعنوان پایانی بر این تریلوژی.
به تاریخ پنجم اردیبهشت 1403
نشانی صفحه اینستاگرام ali_eftekhar7@