ویرگول
ورودثبت نام
معین آذری
معین آذری
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

سیب درخت ممنوعه

چند وقتی است که ذهنم درگیر شده درگیر اینکه اگر سیب را آدم یا حوا نمی خورد چه می شد شاید ما همگی در صلح و آرامش و خوشبختی و هزار چیز دیگر زندگی می کردیم و تنها نگرانیمان این بود که چگونه تفریحات امروزمان را سر کنیم ولی کسی چه می داند شاید هم خداوند تصمیم می گرفت که ما در زمین بهتر پیشرفت می کنیم و ما کمی دیرتر ولی در آخر به همین جا می رسیدیم شاید هم مدت ها بعد کس دیگری خرابکاری می کرد و ما به زمین می آمدیم یا شاید هم همانجا را جایی بدتر از زمین امروزی می کردیم ولی فرض کنیم هیچ کدام از اتفاق های بد نیفتد و ما در بهشت به خوبی و خوشی زندگی کنیم آیا هیچوقت میتوانستیم موسیقی را تجربه کنیم؟هیچوقت میتوانستیم اتفاق های خوب بعد بدیمنی ها را تجربه کنیم؟

هرگز هیچوقت نمی توانستیم البته که اگر در بهشت بودیم زندگیمان خیلی خوش و خرم تر بود ولی زندگی در زمین را با تمام بدی هایش و خوبی هایش و تمام تلخی هایش و شیرینی هایش را به هیچجای دیگری ترجیح نمی دهم البته بهشت استثنا است چه کسی از لذت نامحدود بدش می آید که من بدم بیاید و البته بیشتر چیز هایی که گفتم مقدمه چند جمله کوتاه است

دیر یا زود ما مجبوریم زمین را ترک کنیم خوشبینانه ترین حالت این است که سیاره ای برای زندگی پیدا کنیم و بدترین حالت هم این است که در فضا سردرگم شویم به هر حال مهم این است که قرار است سیارمان را ترک کنیم خانه دوممان و احتمالن هیچ گاه به آن باز نخواهیم گشت کسی چه می داند شاید موجودات دیگری بعد از ما زمین خانشان شود و از ما بیخبر زندگی کنند ولی امیدوارم آن طوری زندگی کنند که مثل ما زمین را ترک نکنند کاش می توانستیم کاری کنیم حال زمین خوب شود و این خانه زیبا را ترک نکنیم درگیری اصلی ام همین بود که سیب درخت ممنوعه فقط ریشه ای و تکه ای از آن بود

ترکیبی
ترکیبی

:)

سیب درخت ممنوعهزمینبهشتکاش میشد
تفکرات یه چهل تیکه ای
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید