وقتی به چند ساعات پیش فکر میکنم چه چیز ها که به مغزم لگد نمیزنند
داشتند ایرانم را
هم میهنانم را
و غیرتمان را بر سر یک سری دلایل سیاسی زشت زیر سوال می برند
نه
من هیچ وقت دوست ندارم چلچراغ های آسمان کشورم موشک های قاتل و بی رحم باشند
پرندگانش جت هایی با خلبانان خائن باشند
من دوست ندارم که قلب پدرو مادرم برای در آسایش بودن من نگران باشد
من آرامش رو دوست دارم
فقط همین
آیا خواسته ی زیادی است
آرامشی که تا حالا نچشیدم
آیا اصلا زبانم می تواند آن را مزه کند
من نا امید بودم
اما با یک جمله پدرم من را به دست اقیانوس امید سپرد
(ایران وطنمونه کی تا حالا از زخمی شدن وطنمون خوشحال شدیم که الان دومین بارمون بوده باشه !)
فقط