همیشه این رو میدونستم. این که بزرگ شدن سخته اما خوب الان به جز دونستم دارم درکش میکنم .
نمیدونم اما اتفاق های که در این چند روز برام افتاده خیلی عجیب بوده.در حدی که به عقایدم و خط قرمز هایم شک کرده ام البته اینم باید بگم که من اصلا آدم مذهبی نیستم.
نمیدانم باید چگونه بگویم .اما من هم مانند هر فرد عادی دیگری یک خط قرمز هایی برای زندگی ام تعیین کرده ام .خط قرمز هایی که ممکن است با بزرگ شدن و خوب بیشتر شدن تجربیاتم تغییر کند .
اما با بزرگ شدن و وارد جامعه شدن با یکسری از افراد مواجه شدم که از این خط قرمز هایم فراترم میبردند .
این افراد باعث شدن که دفتر جدیدی در زندگی ام باز شود که آیا این خط قرمز ها زیاد سخت گیرانه هستند،ایا این خط قرمز ها از روی لوس بودن من میایند،ایا این خط قرمز ها من را از جامعه دور میکنند،و آیا اصلا این افراد ،افراد خوبی هستند.؟
نمیدانم ،واقعا نمیدانم و این نمیدانم از ته قلبم است .
به هر حال ،خواستم که اگر این پیام را میخوانید و این دوران را پست سر گذاشته آید راهنمایی ام کنید .یک راهنمایی که بتواند کلید حل این مشکل را در مقابلم قرار دهد!