ارزش زن در جهان،ارزش زن در ایران،ارزش زن در ایران باستان ،من اینجا هستم تا ببینم بازماندگانش از من تنفری بی دلیل دارند و یا از پیشرفت های که من کرده ام دلگیر هستند.
زمانی که پدرم به دست برادرم قباد دوم سرنگون شو و او تمام خواهر و برادران تا تنی ام را به همان سرنوشت دچار کرد و خود به تخت پادشاهی نشست.
اما سرنوشت روی تاریک خود را به او نشان داد و چند ماه بعد این هستی بی پایان را بدرود گفت.بعد از او پسرش هشت ساله اش اردشیر دوم بر تخت نشست اما فرمانروایی او هم مدت زیادی دوام نیاورد و بعد از دوسال توسط اَسپَهبَد ایرانی ربوده و کشته شد.
من اسپهبد را که حال وی در راس حکومت بود به کمک هرمز پنجم کنار زدم و توانستم تخت پادشاهی ام را که به صورت قانونی به من ارث میرسید با چنگ و دندان به دست آورم.
اما دنیا ناخوشی خود را هم برایم به نمایش گذاشت و ایران بزرگ درگیر جنگ داخلی دو خاندان قدرتمند پارتی و پارسی شدمن نخستین زن ایرانی بودم که به عنوان پادشاه رسمی و مستقل بر تخت نشستم.اما باید بگویم که در آن زمان مقام های مدیریتی و مناصب بالا برای زنان غیر معمول نبود.
پس از رسیدن به تخت پادشاهی فرخ هرمزد را که حال تمام اعتماد من را با زحمات بسیارش به دست آورده بود وزیر ارشد خودم کردم.
من با کاهش مالیات و ضرب سکه آرامش شیرینی در ایران به وجود آوردم .همچنین با اجرای قوانین عاقلانه و بازسازی زیر ساخت های کشور،سعی در حفظ کردن عظمت ایران را داشتم اما این را هم باید بگویم که در زمان من اختلاف طبقاتی و نارضایتی از حکومت در بین مردم رایج بود.
من به دلیل احترام زیادی که برای پدرم قائل بودم بر روی سکه های مشورت همان طرحی را که او استفاده میکرد ضرب کردم.همچنین بهتر است از مادرم هم یادی داشته باشم .او در شاهنامه ی فردوسی که چند صد سال پس از من سروده شده این چنین آمده:( به عنوان زنی هوشمند که لبانش همیشه به پند گشوده میشده).همچنین او پافشاری های خاصی بر دین آب اجدادی اش یعنی مسیحیت داشته ،زیرا که او شاهزاده ی رومی و فرزند موریس امپراطور روم بوده.
خوب،جتل بهتر است کمی جلوتر برویم،مرگ من قبل از سقوط شاهنشاهی ساسانی بود و من در تیسفون واقع در کرانه ی شرقی رود دجله در گذشتم.
در اخر، میخواهم متن خودم را با جمله ی ضرب شده بر روی سکه علیم تمام کنم من بوران دخت بازگردانده ی نژاد یزدان هستم.