محسن حافظی
محسن حافظی
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

روند استقلال

روند استقلال

اگر به زندگی مردم ایران حدود یکصد سال قبل نگاه کنیم معمولا افراد مشاغلی خانوادگی داشتند که قرار بود نوجوان در همون زمینه فعالیت کند.به همین ترتیب زندگی جوان از خانواده اش جدا نبود و همه با هم کار می کردند و با هم در یک خانه زندگی می کردند.ازدواج با نظر خانواده بود و عقاید مذهبی هم تفاوتی نداشت.در واقع در آن زمان اصلا جدایی والد و فرزند به معنای امروزی مطرح نبود.

لیگن تغییرات بارز در زندگی اجتماعی در قرن گذشته زندگی افراد را به سمت تفرد بیشتر سوق داد.پیدایش آموزش های دانشگاهی و به تبع ان طیف متنوعتری از شغلها،امکان مهاجرت به شهرها و کشورهای دیگر،تغییر الگوی ازدواج از درون فامیلی و درون قبیله ای به ازدواجهای کنونی،و گسترش مطالعه و امکان داشتن دیدگاههایی متفاوت از خانواده سبب گردید که امروزه فرزندان مجبور نباشند زندگی والدین خود را کپی کنند.آنها قرار است هر کدام دیدگاهها،شغل،شیوه زندگی،علایق،و دوستان خاص خودشان را داشته باشند.

این موضوع خبر خوبی برای جامعه و خانواده سنتی نیست و خانواده و جامعه در برابر این تغییر مقاومت می کنند..یکی از دلایل اصلی اختلاف بین نسل جوان و خانواده هایشان را در این تمایل به متفاوت بودن نسل جوان می بینم‌. تلاش دو طرف برای متقاعد گردن طرف مقابل تبدیل به جنگ قدرتی فرسایشی در رابطه خواهد شد.

البته اگر خانواده از کودکی این متفاوت بودن را بپذیرند و سعی نکنند کودک را مطیع بار آورند در واقع به او یاد داده اند که تو را می پذیریم حتی با تفاوتهایت و او یاد خواهد گرفت به انتخابهای والدین خود احترام بگذارد.به این ترتیب گذار از نوجوانی به استقلال آنقدر آرام رخ خواهد داد که هیچ کدام از طرفین اذیت نشوند.ولی در موارد بسیاری والدین فرزندان خود را قبول ندارند و در برابر هر تفاوت او مقاومت به خرج می دهند.در این شرایط جوان برای استقلال خود مجبور می شود از روشهای انقلابی استفاده کند و در این روشها تمام اصول مورد قبول خانواده را زیر پا می گذارد مثلا دختر یا پسری را برای ازدواج انتخاب می کند که کاملا با معیارهای خانواده فرق دارد یا با ایدئولوژی هایی ضد والدین به جنگ با آنها می رود.

در مجموع این والدین هستند که باید با درایت از کودکی روند استقلال فرزند خود را هموار سازند و این میسر نمی شود مگر با پذیرش تفاوتهای فردی و پرهیز از اجبار فرزند خود برای تبعیت محض؛امیدوارم با افزایش آگاهی مردم به خطرناک نبودن تفاوت،به تدریج شاهد پذیرش بیشتر فرزندانی متفاوت در سطح خانواده ها و کاهش جنگ قدرت برای رسیدن به استقلال در جوانان باشیم.

دکتر محسن حافظی/روانپزشک و روان درمانگر تحلیلی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید