زن در اجتماع و محیط زندگی امروزی، ناخواسته رفتارهایی را انجام میدهد که الزاما همسو با فطرتش نیست. او بین دو راه متفاوت باید مسیر خود را پیدا کند. به بیان واضح تر، زن در تقابل میان چیزی که نظام سرمایه داری از زن میخواهد و جایگاهی که سنت برای زن مشخص کرده است، مانده است که تقابل اشتباهی است. البته سنت بازه رفتاری وسیعی دارد که بخشی از آن اسلامی است و بخش هایی از آن ممکن است اسلامی نباشد. کنش و رفتار زن در اجتماع و خانواده، در تمام طول تاریخ، یک سوال بنیادین بوده است که یا پاسخی برای آن نبوده و یا اگر هم پاسخی بوده، پاسخ درستی نبوده. در بازه کنونی دو الگو پیش روی زنان است: الگوی شرقی که در آن زنان بی حاشیه و بی نقش در تاریخ سازی هستند؛ و الگوی غربی که در آن جنسیت زن بر انسانیتش غلبه دارد. هیچ کدام از این دو الگو، پاسخ درستی به مسئله زن در طول تاریخ نداشتند و از منظر اسلامی هم به هرکدام نقد های بسیاری وارد است. از این جهت الگوی سوم زن توسط رهبر معظم انقلاب مطرح شد.
در15 اسفند ماه سال 1391، رهبر معظم انقلاب در پیامی به کنگرهی هفت هزار زن شهید کشور، الگوی جدیدی را برای زن ترسیم کردند:
"زن، در تعریف غالباً شرقی، همچون عنصری در حاشیه و بینقش در تاریخسازی؛ و در تعریف غالباً غربی، بمثابهی موجودی که جنسیت او بر انسانیتش میچربد و ابزاری جنسی برای مردان و در خدمت سرمایهداری جدید است، معرفی میشد. شیرزنان انقلاب و دفاع مقدس نشان دادند که الگوی سوم، (زن نه شرقی، نه غربی) است. زن مسلمان ایرانی، تاریخ جدیدی را پیش چشم زنان جهان، گشود..."
در اسلام نگاه جنسیتی به زن وجود ندارد؛ تعبیری مانند جنس دوم و یا حتی برابری جنسیتی با آقایان برای اسلام مطرح نیست. در نگاه اسلام هم زن و هم مرد، فارغ از جنسیتشان، میتوانند مسیر رشد و کمال را طی کنند. این سوال مطرح میشود که چه تفاوت هایی بین این دو جنس، در مسیر رسیدن به کمال وجود دارد؟
در پاسخ به این سوال باید به این مورد اشاره کرد که اگرچه در بعد انسانیت تفاوتی ندارند اما در نقش ها و قالب ها، زنان و مردان، دارای تفاوت های بسیار هستند؛ که این مورد، محل بحث است.
" من متأسّفم که گاهی خود خانمها، خود بانوان، روی این مسئله حسّاسیّت نشان میدهند که ما با مردها چه فرقی داریم؟ خب بله، در خیلی از مسائل هیچ تفاوتی نیست. نگاه اسلام نسبت به زن و مرد، نگاه انسان است؛ در مسئلهی انسانیّت، سِیر مقامات معنوی، استعدادهای فراوان فکری و علمی هیچ تفاوتی نیست، امّا قالبها دو قالب است: یک قالب برای یک کار و یک صنف کار است، یک قالب برای یک کار دیگر است؛ البتّه کارهای مشترکی هم وجود دارد. [آیا] این خدمت است که ما بیاییم یکی از این دو قالب را از منطقهی اختصاصی خودش بکشیم بیرون، ببریم در منطقهی اختصاصی آن قالب دیگر؟ این کاری است که غربیها دارند میکنند."
از نگاه اسلام، زن نباید گوشه نشین باشد و همچنین ابزاری برای بهره برداری دیگران نیست. بلکه بر طبق تعریف ارائه شده زن نقاط قوت زنانه ی خود را با ایمان و عفت همراه میکند و اینچنین قادر به نقش آفرینی منحصر بفرد میباشد.
نقش آفرینی در ساحت خانواده و اجتماع نقطه مبهم هویت زنان در جامعه امروز است. تعاریفی هم که از نقش آفرینی ارائه میشود، تعاریف کامل و همه جانبه ای نیستند. پس در نتیجه باید این مفهوم را از حالت انتزاع خارج و به چهارچوبی قابل اجرا درآورد.
برای شروع بهتر است که نقش ها و قالب های حضور بانوان در اجتماع و همچنین در خانواده بازتعریف شوند و حدود آن مشخص بشوند.
میتوان گفت مسئله الگوی سوم زن در حاشیه باقی مسائل نیست و به اندازه سایر کلان مسئله هایی که در اخبار هست مانند اقتصاد اهمیت دارد و چه بسا مهم تر! الگو های قبلی که از زن وجود داشته هرکدام آسیب هایی برجا گذاشته است. در حال حاضر الگوی مادی گرایانه ی غربی از زن در سراسر دنیا پخش شده است و حتی در سبک زندگی زنان نفوذ بسیاری داشته است. تا حدی که دست روی ویژگی های شخصیتی زنان گذاشته است. تعریفی که از زن موفق ارائه میشود، درواقع همان مردی است که فقط ویژگی های جنسی اش متفاوت است. پا به پای مردان کار کردن تبدیل به یک ارزش شده است و ویژگی های زنانه نظیر لطفات و احساسات تبدیل به ضد ارزش شده اند. از طرفی دیگر، اجتماع زمین بازی مردانه ایست با قوانین مردانه. محیط های کاری و تحصیلی که برای بانوان فراهم میشود، در زنانه ترین حالت خود هم، مردانه هستند. در این محیط ها نه تنها تفاوت های دوجنس در نظر گرفته نمیشود بلکه به ناچار در مواقع زیادی این دو جنس باهم مقایسه میشوند. در نتیجه زن از آنچه باید باشد دور میشود تا در رقابت نادرست با رقبایی که در نقش و قالب با آنها تفاوت دارد، عقب نماند.
با فرض عدم تغییر وضع، نقش زن از ابعاد انسانی خود دور میشود و مشغول به انجام کارهایی میشود که متناسب با فطرت وی نیست؛ در دراز مدت این امر میتواند به کلی روی هویت زنان و مردان جامعه اثر بگذارد و جای این دو را باهم عوض بکند.
1. اگر این الگو اصلا تولید نشود چه میشود؟
2. چه مسائلی در بانوان ایرانی باعث میشود به الگوهای غربی روی بیاورند؟
3. تدوین و پژوهش این مسئله برعهده چه ارگان هاییست؟ و تا به حال چه اقداماتی صورت گرفته است؟
4. نقش آفرینی بانوان در اجتماع بهتر است به چه صورتی باشد؟ و چه تفاوت هایی با گذشته خواهد داشت؟
5. چرا تا الان همچین الگویی محقق نشده است؟