طاها صدیقی
طاها صدیقی
خواندن ۳ دقیقه·۸ ماه پیش

یادداشتی درباره کتاب «انسان در جست و جوی معنا»

پیش از هر چیز باید اشاره کنم یادداشت برای چالش کتابخوانی طاقچه - اسفند ماه 1402 نوشته شده است.

در زندگی روزمره مان و حتی در نگاه بلند مدتمان همیشه به دنبال چیز های گوناگون هستیم، زندگی خود ، عمر و زمانمان را و حتی ارزشمند ترین دارایی هایمان همچون خانواده و یا لذت بردن از زندگی و کسب رضایت خاطر را فدا می کنیم تا به چیزی دست یابیم. یکی به دنبال پول دیگری به دنبال کسب محبوبیت، تاسیس بزرگترین کارخانه یا خرید وسایل رفاهی زندگی خود را پیش می گیرد. اما همیشه رسیدن در کار نیست؛ خیلی وقت ها جهان جلوی پایمان سنگ که نه، کوه می اندازد، آنچنان بزرگ که دیگر فکر دنبال کردن خواسته هایمان را نیز نتوانیم بکنیم. گاه نیز پس از رسیدن است که نا امید میشویم. می دویم میرسیم و پایان، بعدش چه؟!...

ویکتور فرانکل نیز همچون نویسنده کتاب قبلی که درباره اش نوشتم، یک روانشناس است. در قرن بیستم اتریشی و یهودی در بدترین و بهترین جای ممکن برای زیستنش ایستاده بود.

کتاب انسان در جست و جوی معنا روایتی است از یک جایگزینی، جایگزین کردن چیزی جاودان تر برای دنبال کردن در زندگی. نه روزگار و نه انسان های بد آن، هیچ کدام نمی توانند با هیچ سنگ و صخره و کوهی جلوی دنبال کردن معنا را در انسان ها بگیرند. این درس را فرانکل در این کتاب به شما می آموزد.

فرانکل به اردوگاه های کار اجباری نازی ها می افتد. خانواده اش را به بدترین شکل از دست می دهم و سختی های غیر قابل باوری را تحمل می کند. دست و پنجه نرم کردن با عذاب و مرگی که قوی ترین ، موفق ترین و خود ساخته ترین انسان ها را نیز می تواند از پا در بیاورد. امید؟ راضی ماندن؟ در مکانی که هر روز شکنجه میشوی و هر دقیقه قدم زدن مرگ را در اطرافت حس میکنی و کشته شدن بی فایده دوستانت را هر روز و هر روز می بینی؟

فرانکل همین کار را کرد. یاد گرفتن چگونگی این کار شما را شاید نسبت به هر سختی که شاید روزی دچارش شوید مقاوم میکند. حتی مرگ.

داستان فرانکل به زیبایی و روانی بسیار بیان شده، خواننده به عمق جهان و تجربیات او فرو میرود هر چند که با یک اثر ادبی بزرگ یا یک رمان نویس قهار سر و کار ندارد. انتقال این تجربیات به گونه ای که مخاطب درک کند چگونه میتوان در اوج فلاکت معنا را در خود و زندگانی اش حفظ کند ، کاری است که فرانکل به خوبی از آن بر آمده.

و اما در مورد ترجمه، ترجمه امیر لاهوتی و شبنم سلطان پور شناخته شده ترین ترجمه های این کتاب هستند و بسیاری آنها را به عنوان بهترین بازگردان فارسی از انسان در جست جوی معنا معرفی میکنند؛ اما من به سراغ ترجمه دیگری رفتم، ترجمه علیرضا ارجاع که به نظرم ترجمه خوب و روانی بود و می توان او را نیز در بین باز گردان های فارسی خوب این اثر بیان کرد.

در آخر خواند این کتاب را به تمامی افراد توصیه میکنم، قطعا این کتاب را همه باید بخوانند تا شاید عده بیشتری به دنبال یافتن معنای زندگی خود حرکت کنند.

کتابمعنای زندگیویکتور فرانکلچالش کتابخوانی طاقچهانسان در جستجوی معنا
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید