#غلامحسین_ساعدی همانند استخوانی دردناک در گلوی مردمان ( رخساره درمانده ) مانده است .
ساعدی و مفهوم ادرار
#ویتور_اکونچی ؛ میگویید " انچه میکشد درد یا گلوله نیست ، بلکه سوراخ درد و سوراخ گلوله است ."
اولین نمونه فرامتن _ ادرار _ در آثار تجسمی شاید مربوط باشد به اثر چشمه #مارسل_دوشان باشد .
در آثار تجسمی _ ادرار _ نه معنی انزجار و یا کثافت بلکه بیشتر ابزاری برای انتقاد اجتماعی از زیستگاه هنرمند و انتقاد از چالش های زیباشناسانه به کار رفته است .
اصولا هنرمندان اروپایی ( جغرافیا ) از مفهوم #ادرار در آثارشان استفاده کرده اند و هنرمندان شرق به دلیل آریه های دینی رایج مستمر از این مفاهیم استفاده نکرده اند .
آثار هنری ساخته شده با مایعات بدن ماهییت بدیعی را آشکار میکند که به شدت عجیب و در عین حال شگفت انگیز می باشد ..
از نمونه های بارزی که می توان به آن اشاره کرد اثر * #شاش_مسیح * #آندره_سرانو و پاشیدن * مایع منی * در اثر _ #بستر_بذر _ ویتور اکونچی ، میتوان اشاره کرد .
با وجود تمام این اثار واقع گرایانه پرشور در هنر این نوع مکانیزیم رفتاری در آثار تجسمی اثر واقعی را پدید نمی آورد ولی حتما گقتمان مشدد شده است .
اما ایا به آثاری که در آن محصول مایعات بدت استفاده میشود میتوان گفت _ هنر منزجر _ یا چیزی شبیه _ ادرار نگاری _؟؟
ولی پس از تخریب اثر شاش مسیح در سال ۲۰۱۲ ؛ کلیسا کاتولیک در بیانه ی در حمایت از اثر گفت " با هر گونه تخریب و خشونت موافق نیستند و تخریب اثر را چیزی بیشتر از اعتراض به اثر میداند !!!
در آثاری که در آن ادرار نگاری میشود بین دین و مصرف گرایی اروپایی و تجاری شدن دین انتقاد وجود دارد.
باید بپذیریم تخریب در هر معنی و هر اثری ، بکارت آزادی را میگیرد...
این مفهوم میتواند تخریب یک اثر هنری ، تخریب یک سازه تاریخی و یا تخریب یک سنگ قبر باشد .
از سوی دیگر ادرار در هنر اروپایی یک طلب اعتراض دارد
از سوی دیگر ادرار در هنر اروپایی یک طلب اعتراض را با خود به همراه دارد ولی در هنر شرق مفهوم کثافت انگاری به خودش میگیرید و زشت انگاشته میشود.
لذا با این توصیف که _ ادرار نگاری _ هر چند غیر معمول و یا شوکه کننده است اما وقتی برای به چالش کشیدن مفهومی به کار می رود اط مفهوم زشت نگاری تهی میشود و یک نوع مفاهیم حتی زیبا شناسی هم به خودش میگیرد.
استفاده از ادرار در هنر به معنی اضافه کردن یک عنصر ناپاک به آثار هنری با گسست های زیباشناسی و فراتر رفتن از محدودیت های زیباشناختی کلاسیک می باشد