به نظرم خبر پایین کشیدن نام استاد شجریان یکی از جالبترین خبرهای این روزها بود. این که نام شجریان از خیابانی پایین کشیده شود نشانه تشخیص درست پدرشهید احمدیروشن بوده است. آخر خیابانهای تهران کجا و نام انسان جاودان شدهای چون شجریان کجا؟ واقعا خیابانی در گوشهای از بالای شهر تهران میتوانست میزبان خوبی برای نام استاد باشد. هرگز!
از این شهر که چیزی باقی نمانده...شهر در حال گذار به مرگ است، بگذار نام تو بر خیابان اصلی دلهایمان حک شود، همانطور که شده است.
احتمالا ما باید از خانواده احمدیروشن تشکر هم بکنیم. من به جای خانواده محترم شجریان بودم، یا همایونجان عزیز و باقی خانواده، پیامی صادر میکردم محبتآمیز و این تشخیص ستودنی آقای احمدیروشن را میستودم. با همان درایتی که این خانواده جنازه پدر را یک تنه به دوش کشیدند و ما تماشاگر باقی ماندیم.
چرا باید میستودیم؟!
پاسخ را میتوان در مرور یک خاطره تلخ دید. بسیاری از ما ایرانیها سریال پایتخت را دیدهایم. بهرام افشاری هنرمندی که نقش بهتاش را در این سریال بر عهده دارد؛ یک بار در مصاحبهای روایتی تکاندهنده از گذشته هنری خود را با بینندگاناش به اشتراک گذاشت.
او میگفت: سالهای سال به خاطر قامت بلندم از هر فرصت ممکنی برای هنرمندی کنارم میگذاشتند، با این استدلال که بلندی قامت تو سبب کمرنگ شدن ابهت سوپر استار فیلم خواهد شد. یا بلندی قامت تو کادربندی دریچه دوربین ما را به هم میزند. تو در کادر ما جا نمیشوی. حتی جالبتر، میگفت: بنده خدایی به او گفته است، با این سرعت رشد، تو در چند سال آینده نارگیل خواهی داد!
واقعا مسئله همین است. نام شجریان هر جا که وارد شود سوپراستارهای سیاست کمرنگ میشوند. این نام و این قامت کادر و قاب شهر را به هم میریزد. نام شجریان عضو لایتچسبک این شهر بود. نام بزرگاش متناسب با کادربندی شهر نبود. امیدوارم نام شجریان از خیابان فلامک حذف شود. ما هم دوست نداشتیم که نام شجریان آنجا باشد.
با تشکر از آقای احمدیروشن پدر....
فریبرز نعمتی
@tammollaat