از آنجا که تفکر فلسفی از اندیشه راجع به وجود آغاز می شود و یکی از مهم ترین مسایل وجود شناسی بعد از اصالت وجود، بحث درباره ی وحدت و کثرت است؛ لذا مبحث وحدت و کثرت وجود، از مسائل مهم فلسفه است و تحلیل آن، موجب به وجود آمدن نحله های گوناگون فلسفی شده است و سابقه ی طولانی در تاریخ فلسفه دارد. لیکن در این میان آراء و نظریات صدرا جلوه ی دیگری به خود اختصاص داده است. مبانی بحث وحدت و کثرت از دیدگاه ملاصدرا بر دو اساس است؛ مبنای اول او اصالت وجود است؛ که بر اساس آن، حقیقت عینیه خارجی، بذاته موجود است و ماهیت، در حد ذاتش چیزی جز خودش نیست و نسبتش به وجود و عدم، علی السویه است. به عبارت دیگر ماهیت، امری اعتباری و انتزاعی از وجودهای مقیّد است. حال اگر بر ماهیت، آثاری مترتب است و از مرحله ی استواء خارج شده است، به خاطر وجود است و حمل هر چیزی بر ماهیت به واسطه ی وجود است لذا احکام وجود به ماهیت سرایت میکند که از جملهی آنها حکم وحدت و کثرت است. از طرفی وجود و ماهیت در ذهن مغایر یکدیگرند؛ یعنی دو مفهوم ذهنی هستند ولی در خارج یک حقیقت واحد بیشتر وجود ندارد که همان وجود است. لذا وجود و ماهیت در خارج، یکی هستند و هیچ گونه کثرت خارجی ندارند و مغایرت آنها امری ذهنی و اعتباری است که اصطلاحا "زیادت وجود بر ماهیت" نامیده می شود.
صدرا طبق نظریهی اصالت وجود، معتقد است که در باب علیّت، کثرت ساختهی ذهن ماست و معلول، جلوه ای از علّت و شأنی از شئون علت است و حقیقت وجود، دارای شئون مختلفی است که همگی تجلیات آن حقیقت واحده هستند و کثرات، تجلی و ظهوراند و کلیه ی موجودات از عالی و دانی، مجرد و مادی، محسوس و غیرمحسوس از آن نور واحد، کسب نور نموده اند.
مبنای دوم: تشکیک در وجود است؛ که بر اساس آن، وجود حقیقی، حقیقت واحدی است که همه ی انحاء آن از یک سنخ اند (وحدت سنخی). همچنین وجود، دارای وحدت شخصی نیز است و در تمام پهنه ی هستی، بیش از یک واقعیت شخصی واحد تحقق ندارد، ولی این واحد شخصی، مراتب و شئون متفاوت دارد و دارای مراتب شدید و ضعیف است که به صورت حقایق متعدد خارجی تحقق یافته است که همگی تجلیات مختلف همان حقیقت واحده هستند. لذا وحدت، حقیقتا وجود دارد و کثرت نیز به اعتبار وحدت تحقق دارد. همچنین اعیان آن وحدت در متن این کثرت، ظهور دارد و در متن اعیان، بازگشت و انطواء آن کثرت به این وحدت است و این همان چیزی است که وحدت در عین کثرت و یا کثرت در عین وحدت گفته میشود که از آن به "وحدت تشکیکی" تعبیر می شود.
