کیا عزتی
کیا عزتی
خواندن ۲ دقیقه·۱ ماه پیش

لاموریس را باد دیو به آب‌های کرج انداخت

اگر اهل سینمای مستند باشید، احتمالاً اثر جاودانه‌ی آلبرت لاموریس به نام «باد صبا» را دیده‌اید. باد صبا ایران فرهنگی و جغرافیایی دهه‌ی چهل شمسی را به تصویر می‌کشد، و از این رهگذار نمادهای محلی و ادبی این سرزمین را به زیبایی به کار می‌گیرد.

فیلم مخاطب را با «باد صبا» همراه می‌کند، تا بر فراز ایران به حرکت درآید و شمایل آن را از نظر بگذراند: برجستگی‌های درشت و ریز، ویرانه‌ها، آب‌های نیلی، مردان ماهی‌گیر و زنان شالی‌کار، عشایر کوچ‌گرد و شهریان نوگرا، رآکتورها، کارخانه‌ها، و آزمایشگاه‌های سرد و مرده، و... .

آنچه درمورد این مستند بهت‌آور است، نسبتی است که «باد دیو» با ماجرای مرگ لاموریس برقرار می‌کند. در فیلم، باد دیو برادر باد صبا است. باد دیو بر خلاف برادرش که با صلح و آرامش و عشق سر و کار داشت، مرگ و ویرانی و تحقیر را به دنبال می‌آورد.

کارگردان فرانسوی بنا داشت تا فیلم را با صحنه‌ی فرار عشاق به پایان رساند، اما خواسته‌ی محمدرضا پهلوی لاموریس را بر آن داشت تا قسمت دومی را برای ادامه‌ی فیلم در نظر گیرد که بر نمایش توسعه‌ی صنعتی و تعارضات فرهنگی جامعه‌ی ایران متمرکز بود. لاموریس تصاویری از چند رآکتور و کارخانه و... گرفت و برای تکمیل آن‌ها راهی کرج شد تا از سد امیرکبیر فیلم‌برداری کند. بر فراز سد، هلی‌کوپتر او به کابلی برخورد کرد و سبب سقوط و مرگ وی گردید.

یک تعبیر دراماتیک می‌تواند همه‌چیز را در کنار یکدیگر قرار داده، و داستان زندگی کارگردان فرانسوی را با مستند ایرانی‌اش پیوند دهد: لاموریس را باد دیو به آب‌های کرج انداخت. این جمله چه معنایی می‌تواند داشته باشد؟

شهوت و شتابزدگی ما ایرانیان در نو شدن، وضعیت گذار عقیم را به وجود آورد: تحولی که به بحران گرایید. چنین وضعیتی در فیلم هم اندکی حس می‌شود، وقتی قسمت اول فیلم به قسمت ناتمام دوم آن پیوند می‌خورد: از دار و درخت و کومه‌های صمیمی، به راهروهای بی‌روح آزمایشگاه‌ها و کارخانجات و پالایشگاه‌ها؛ ابتذال کار، و انحطاط محیط زیست.

این «باد دیو» است، شهوت شهری‌شدن در تمام ابعاد، نیرویی غریب که جایی میان ردّ و تمنّایش گیر کرده‌ایم. این بخشی از تاریخ ناتمام هویت ایرانی است، که باید منتظر ماند تا پختگی لازم را کسب کند. صد سال یا هزار سال، معلوم نیست.

باد صبا
حوزه‌ی علایق: دانش نظری حقوق، جغرافیای انسانی، روانکاوی، شعر (و...) / مسئولیت تمامی مطالب با من است.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید