ویرگول
ورودثبت نام
انسیه کمالی
انسیه کمالی
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

نجات یک زندگی

درد و دل کردن برای من فقط یک واژه‌ای هست که می‌تونم به دیگران توصیه کنم اما در مورد خودم، به قول معروف تا کارم به مو نرسه انجام نمی‌دهم. این مدت شرایط و حال روحی خوبی نداشتم که بتونم شرایط رو بپذیرم و زندگی کنم. چند روز پیش، دیگه این اوضاع به مو رسید و با یک نفر درد و دل کردم. تند و بی‌وقفه از مشکلاتم گفتم، از حالت‌هایی که دارم، از احساسم به آدم‌های اطرافم و خیلی چیزهای دیگه که هر آدمی در هر شرایطی ممکنه تجربه‌اش کنه.
رفیقِ عزیزم بعد از خوندن پیام‌هایم یک پیامی رو برایم ارسال کرد؛
«باید بهت بگم که به خودت فشار نیار و خودت رو مجبور نکن. بپذیر که فعلا شرایط روحی تحمل و تعامل با آدم‌ها رو نداری. آدم مجبور نیست در تمام لحظات زندگی‌ش با همهٔ آدم‌ها تعامل داشته باشه و حتی اگه از این بابت حالش هم خوب باشه. تو این چندماهه روزهای سختی رو پشت سر گذاشتی.
حق بده به خودت که دیگه روحیه‌ت مثل قبل نباشه و حتی شاید آسیب‌هایی دیده باشه ولی چیزی که مهمه اینه که بپذیر این شرایطت رو و هر وقت احساس کردی ظرفیت وجودی و روحیش رو داری دستت رو بذار رو زانوهات و یا علی بگو و برای بهتر شدن حالت تمام تلاشت رو بکن. ولی فعلا به خودت مهلت بده و خودت رو بپذیر❤️»

نعمت بزرگیه که یک نفر رو داشته باشی تا بتونی خیلی موارد رو بهش بگی، کنارش بدون هیچ فیلتری خودت باشی، «ب» بسم‌الله که میگی تا آخر بره و با یک جمله و حرف دوباره سرپا نگهت داره. این همون چند خطی هست که رفیقم برام فرستاد، مدتی میشه که جزو تنها پیام ستاره‌دار واتسپ شده و من هر روز می‌خونم تا یادم نره خودمو راحت بذارم...

می‌دونم این صحبت‌ها کافی نیست مشکل باید از ریشه حل بشه که اگه نشه بوی تعفن پوسیدگی ریشه نه خودت رو راحت می‌‌ذاره نه اطرافیان.
شما رو نمیدونم اما من تصمیم گرفتم برم پیش مشاور، روانپزشک یا روانشناس. هرکسی باتوجه به شرایطی که داره می‌تونه این راه حل رو انجام بده. ترس من از این حس، با تصمیم گرفتن برای رفتن پیشِ فردِ متخصص از بین رفت چون دیگه خسته شدم و عمیقا دلم لذت بردن از زندگی و آدم‌های مهم زندگی‌م رو میخواد.
شما هم امتحانش کنین شاید نجات پیدا کردین.

درد و دلنجات یک زندگیرفیقحال روحیلذت زندگی
نوشته‌های این حساب برگرفته از ذهنِ شلوغِ فردیه که نوشتن رو دوست‌ داره.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید