آنچه در اولین مواجهات تحصیلی باید بدانیم
احتمالاً بعد از گذروندن چندتا از کلاساتون، با این صحنه مواجه میشید که یک کوه منبع درسی بهتون معرفی شده و شما پس از تقبل ۲میلیون تومان در خیابان انقلاب، باید ۲۴ساعت شبانهروز رو در سالن مطالعه بگذرونید تا بلکه فقط پاس بشید. ولی خب، این فکرهارو بریزید دور!
در کمینِ تو بسی عیبشماران هستند
ببینید، از دو چیز دوری کنید، یکی ترم بالایی که دنبال دست انداختنتونه و شمارو از زار و زندگی ناامید میکنه، یکی هم از حرفهای قلمبه سلمبه بعضیا که میخوان خودشون رو با ایجاد کردن درگیری ذهنی برای شما خیلی خفن نشون بدن.
اولاً سعی کنید در روزهای اول، با ترمبالاییهایی که سطح علمی بالایی دارن ارتباط بگیرید تا راحت سوالات خاصی که دارید رو ازشون بپرسید. مثلاً از مهمترین سوالا اینه که کدوم کتابارو حتماً بخرید و بخونید؟ کدوم درسارو فقط از جزوه بخونید؟ البته یادتون نره که دانشکدهتون یک کتابخونه (نسبتاً) خوب داره که میتونه به کارتون بیاد.
آرامآرام!
بعدش مهمترین کار تعادل و برنامهریزیه، بهتون قول میدم اگه صبح تا شب تو کتابخونه چادر بزنید، آخر ترم فاتحه مغزتون خوندس؛ پس تعادل رو حفظ کنید. حفظ تعادل یعنی خودتون رو از صحنه رقابت درسی کلاس حذف نکنید و تا حد مطلوبی مطالعه داشته باشید، اما چیزی که خیلی مهمه اینه که یک فعالیت موازی در کنار اون داشته باشید تا تجربههای اجتماعیتون زیاد بشه. کار عجیب و غریبی هم نمیخواد بکنید، کلی تشکل و کانون و انجمن توی دانشگاه ریخته که میتونید طبق علایق و ظرفیتهاتون باهاشون همکاری کنید. از کارکردهای اصلی دانشگاه و فضاهای مختلف اون، یادگیری روابط اجتماعی و تمرین زندگی سخت آیندست. فعالیتهای موازی شمارو با چالشهای مختلف مواجهه میکنن و به نحو جذاب و به یادماندنی براشون راهحل ارائه میدن. از من بشنوین، درسارو خیلیا میخونن، ولی تجربه رو فقط بعضیا کسب میکنن!
اصل بر کتاب است، مگر خلافش ثابت شود
همیشه یادتون باشه که خوندن یک کتاب برای هر درسی، قطعا کارآمدی زیادی داره؛ اما خب، گاهی یک درس اصلاً ارزش وقت گذاشتن برای کتابخوانی رو نداره، اینش دیگه دست خودتونه که بعد ۲،۳ ترم دستتون میاد، البته از بقیه هم حتماً بپرسید.
برای اینکه حرفای استادتون رو هم درست و حسابی هضم کنید، سعی کنید همون سر کلاس، هم فعال باشید و سوال بپرسید و همچنین در همون حین از صحبتهای استاد یه یادداشت ساده بردارید که قبل از جلسه بعدی یه مروری داشته باشید. حالا اگر از جزوه بقیه هم مرور کردید خودش خیلی خوبه.
همچنین یادتون باشه، به هیچ وجه از پرسیدن نترسید، از اشتباه جواب دادن، از سوال مسخره پرسیدن و از هیچ چیز دیگری نترسید.
از این یکی بترس!
تو در ۴سال آینده عمراً آدم کنونی نیستی، همه چیز زندگیت تحت تأثیر دانشگاه تغییر خواهد کرد. از من بشنوید، مبادا روز فارغالتحصیلی از عمر تلف شده خودتون در نتیجه درس نخواندن پشیمون باشید، اون موقع دیگه خییییلی دیره...، البته قطعاً از نشستن شبانهروزی و عدم کسب تجربه اجتماعی هم پشیمون میشید، از ما گفتن
به هرحال، امیدوارم به خواست خدا در این مسیر همواره درستترین رو پیش ببرید.