(بازخوانی دو دهه صنعت هستهای ایران)
این پرسش کلیدی پس از دو دهه فراز و نشیب در برنامه هستهای ایران و با توجه به هزینههای سنگین، همچنان مطرح است: ارزشش را داشت؟ برنامه هستهای که در دهه ۱۳۵۰ با همراهی غرب آغاز شد، پس از انقلاب مسیر خودکفایی را در پیش گرفت. این مسیر با مخالفت شدید قدرتهای بزرگ به رهبری ایالات متحده روبرو شد و بارها بهانهای برای اعمال فشارهای جدید و تهدید به حملات نظامی بودهاست. اوج این فشارها، حمله نظامی مستقیم آمریکا به تأسیسات هستهای ایران بود. برای پاسخ به این پرسش، باید شناخت دقیقتری از کاربردهای صنعت هستهای داشته باشیم.
فواید ملموس، از آمار تا واقعیت
امروزه صنعت هستهای در حوزه های مختلف کاربرد دارد. بهتر است نگاهی به برخی از آنها بیاندازیم:
۱. پزشکی و سلامت:
سالانه بین ۱.۵ تا ۲ میلیون بیمار از خدمات پزشکی هستهای برای تشخیص و درمان بیماریها بهره میبرند.
راکتور تحقیقاتی تهران بیش از ۲۰ نوع رادیوداروی حیاتی تولید میکند که بخش عمدهای از نیاز داخلی را تأمین مینماید. این دستاورد، وابستگی به واردات پرهزینه و آسیبپذیر را کاهش داده است.
۲.کشاورزی و امنیت غذایی:
با استفاده از فناوری پرتوتابی، ارقام جدیدی از محصولات استراتژیک مانند گندم و برنج معرفی شدهاند که از عملکرد بالاتر و مقاومت بیشتری در برابر خشکی و آفات برخوردارند.
به کارگیری تکنیکهای هستهای در کنترل آفات، بدون نیاز به سموم شیمیایی، به کاهش خسارات کشاورزان کمک کرده است.
۳.صنعت:
فناوری "بازرسی غیرمخرب" (NDT) در صنایع حیاتی مانند نفت، گاز و نیروگاهها به کار گرفته میشود. این فناوری با شناسایی عیوب پنهان در تجهیزات، از بروز حوادث پیشگیری کرده و از هزینههای تعمیر و نگهداری میکاهد.
۴.تولید برق و محیط زیست:
نیروگاه هستهای بوشهر با تولید سالانه ۱۰۰۰ مگاوات برق پایدار، از انتشار حدود ۷ میلیون تن دیاکسیدکربن جلوگیری میکند. این امر سهم مستقیمی در کاهش آلودگی هوا و مصرف سوختهای فسیلی دارد.
این موارد تنها بخشی از کاربردهای صنعت هستهای بدون توجه به ملاحظات نظام جهانی است. برای قضاوت درست باید درک صحیحی از علت مخالفت قدرتهای بزرگ با ایران هستهای داشت.
ضرورت استراتژیک خودکفایی در برابر نظام سلطه
دستیابی ایران به فناوری هستهای باید در چهارچوب رقابت نابرابر نظام بینالملل تحلیل شود. تجربه پرتنش این صنعت نشان میدهد مخالفتهای غرب، بهویژه آمریکا و اسرائیل، تنها ناشی از نگرانی امنیتی نیست؛ بلکه تلاشی راهبردی برای جلوگیری از رسیدن ایران به خودکفایی در فناوریهای حساس است. تحریمهای فلجکننده، ترور دانشمندان و حملات سایبری ابزارهایی برای مسدود کردن این مسیر بودهاند. دلیل این مقاومت آگاهی از آن است که خودکفایی کامل در چرخه هستهای، ایران را از کشوری وابسته به قدرتی فناور و اثرگذار تبدیل میکند؛ تحولی که معادلات منطقهای را دگرگون کرده و هژمونی غرب را به چالش میکشد. ترس قدرتهای بزرگ بیش از هر چیز از ایران قوی و مستقل است. بنابراین توسعه صنعت هستهای فراتر از یک انتخاب فنی، ضرورتی راهبردی است؛ ضرورتی برای خروج از وابستگی علمی و قدمی برای نزدیکتر شدن به استقلال ایران.
با وجود هزینههای سنگین،دستاوردهای ملموس و تثبیت توانمندی راهبردی نشان میدهد که صنعت هستهای سرمایهای بلندمدت برای امنیت و توسعه ملی است. نبود این صنعت به وابستگی مزمن میانجامید و تداوم آن، استقلال آینده ایران را تضمین میکند.