
واکاوی چشم انداز آبی ایران
قریب به سه دهه است که ایران با یکی از اصلیترین بحرانهای خود، یعنی کمآبی دستوپنجه نرم میکند. در سالهای اخیر، شدت این بحران بهقدری افزایش یافته که قطعیهای پیاپی آب در بسیاری از مناطق به امری عادی تبدیل شده است. کمآبی تنها یک معضل محیطزیستی نیست؛ بلکه آغازگر زنجیرهای از مشکلات دیگر همچون خشکسالی، بیابانزایی، کاهش محصولات کشاورزی، نابودی گونههای زیستی و بسیاری مسائل دیگر است. بنابراین مقابله با آن ضرورتی انکارناپذیر دارد. اما پرسش اساسی این جاست که مسئول اصلی این بحران کیست؟ مردم با مصرف نادرست، یا مدیران با سیاستگذاریهای ناکارآمد؟
یک سوزن به خود بزنیم، یک جوالدوز به دیگران!
بر اساس آمارها، تنها حدود ۷ درصد از منابع آب کشور در بخش شرب و مصرف خانگی استفاده میشود، در حالی که نزدیک به ۹۰ درصد آن به کشاورزی اختصاص دارد. حال لازم است که نگاهی به شیوه مصرف خود کنیم. سرانه مصرف آب خانگی در ایران بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ لیتر در روز است، در حالیکه استاندارد جهانی عدد ۱۰۰ الی ۱۵۰ لیتر را به ما نشان میدهد. این یعنی ما تا ۲.۵ برابر بیشتر از استاندارد جهانی آب مصرف میکنیم.
بنابراین هرچند سهم کمی از منابع به مصرف خانگی اختصاص دارد، اما بهینهسازی همین بخش نیز ضروری است. مردم هم میتوانند با تبعیت از الگوهای صحیح مصرف حتی به اندازه ۷ درصد هم که شده در حفظ این منبع مهم سهیم باشند.
سوءمدیریت در کشاورزی و سیاستگذاریها
با توجه به آمارها تقریبا ۹۰ درصد منابع آب در بخش کشاورزی مصرف میشود. پس طبیعتاً هم باید بیشتر مشکلات و ناکارآمدیها را در همین بستر مورد بررسی قرار داد. اولین ایراد را میتوان همینجا گرفت چرا که ۹۰ درصد برای این بخش عدد بسیار بالایی است. این در حالی است که کشور ما اقلیمی خشک و نیمهخشک دارد و کشاورزی فعالیتی آببر محسوب میشود. پس با توجه به این محدودیتها حساسیت امر بالا رفته و مدیریت بسیار با اهمیت میشود
.
حال ناکارآمدیها در کجاست؟
ادامه روشهای سنتی آبیاری مانند آبیاری غرقابی باعث هدررفت شدید آب با راندمان پایین (گاهاً زیر ۵۰ درصد) شده است. استفاده از روشهای نوین مانند آبیاری قطرهای و تحت فشار میتواند این راندمان را بهطور چشمگیری افزایش دهد.
از سوی دیگر، گسترش کشاورزی در مناطق کمآب و کشت محصولات پرمصرف آبی در مناطق خشک، از دیگر نمودهای سوءمدیریت است. راهکار منطقی، تناسب کشت با ظرفیت آبی و اقلیم منطقه است؛ یعنی کاشت محصول مناسب در مکان مناسب. از طرفی میتوان به جای کشت محصولات کماهمیت و آببر مثل هندوانه، محصولات مهم و استراتژیکی مثل گندم و کلزا کاشت کنیم که آب کمتری هم مصرف میکنند.
همچنین برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی و حفر چاههای غیرمجاز منجر به افت سطح سفرههای آب و پدیده خطرناک فرونشست زمین در دشتها شده است. نظارت و برنامهریزی دقیق در این زمینه ضروری است.
یکی دیگر از موارد چالشبرانگیز، سدسازیهای غیراصولی است که موجب قطع حقآبه تالابها و رودخانههایی مانند زایندهرود شده است. این اقدامات، بدون در نظر گرفتن ظرفیتهای واقعی هر حوضه آبریز، بحرانها را تشدید کردهاند.
علاوه بر موارد قبلی بسیاری از مشکلات دیگر مثل توسعه شهرها و صنایع بدون توجه به منابع آبی، نبود سیاست واحد و هماهنگ در مدیریت آب، بیتوجهی به فرهنگسازی عمومی و صدها مورد مشابه از این سوءمدیریتها باعث تشدید بحران کمآبی در ایران شده است.
عمق فاجعه را بهتر درک کنیم!
احتمالا این جمله را شنیدهاید که «جنگهای آینده ممکنه بر سر آب باشه...» البته این جمله بیشتر برای بیان اهمیت مطلب بیان شده اما کاملا بیپشتوانه علمی هم نیست. تغییرات اقلیمی سریع و افزایش جمعیت جهان در عین کمبود منابع آب تا حدودی مهر تأییدی بر این فرضیه زدهاند. پس باید به پیامدهای زیستمحیطی این بحران که در ابتدای بحث به آن اشاره شد، پیامدهای اجتماعی و سیاسی را هم افزود که نیازمند یک تلاش ملی گسترده و همکاری آحاد مردم با یکدیگر است.