
«مذاکره» واژهای است که بارها در تاریخ روابط ایران و آمریکا تکرار میشود، اما پرسش اصلی اینجاست: آیا شیوه رفتار مستقیم یا غیرمستقیم ـ تغییری در اصل ماجرا ایجاد میکند؟ آیا تنها تغییر قالبها میتواند نتایج متفاوتی از آن رقم بزند یا آن را به عنوان اصلی بیان کند که از دهههای پیش تعریف شده؟
صندوقچه خالی
روابط ایران و آمریکا از زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، همیشه با بیاعتمادی و تنش همراه بوده است. حمایتهای آمریکا از رژیم پهلوی، در امور داخلی ایران و تحریمهای متعدد، نمونههایی از رفتارهای خصمانه این کشور علیه ایران است.در دهه ۹۰، ایران و آمریکا به همراه چند کشور دیگر وارد مذاکره شدند که به توافق برجام رسیدند. ایران با حسن نیت، امتیازات زیادی داد، اما آمریکا نهتنها به اعمال خود عمل نکردند، بلکه با خروج یکجانبه از توافق، تحریمها را بازگرداند. رهبر معظم انقلاب در اینباره فرمودند: مذاکره با آمریکا هیچ تاثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست بفهمیم؛ اینجور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل یا فلان مشکل حل میشود. نخیر؛ از مذاکره با آمریکا هیچ مشکلی حل نمیشود. دلیل؟ تجربه!»
سود آمریکا از اتهام
در گذشته، با هر تهدید، قیمت ارز و طلای بالا میرفت، جامعه ملتهب میشد . این دقیقاً همان عملیات روانی است که آمریکا بهخوبی آن را میفهمد و اجرا میکند.مذاکره با آمریکا هیچ تاثیری در رفع مشکلات کشور ندارد. این را باید ما درست بفهمیم؛ اینطور به ما وانمود نکنند که اگر نشستیم پشت میز مذاکره با آن دولت، فلان مشکل حل میشود. در این نگاه، حتی اگر غیرمستقیم هم باشد، باز هم تغییری در ذات مسائل ایجاد نمیشود. چرا که آنچه مهم است، گفتوگو و هدف در مقابل آن است، نه نوع ارتباطی
گفتوگو یا بازی در زمین دشمن؟
این واقعیت است که ابزارهای آمریکایی برای «مدیریت بحران» است، نه «حل بحران». آنها به خوبی میدانند که با تغییر شکل افکار عمومی را مدیریت کرده و فشارها را به کاهش میدهند، در حالی که در باطن، همان هدف قبلی یعنی تضعیف قدرت ملی و تغییر محاسبات راهبردی ایران را دنبال میکنند. به همین دلیل است که در هر دورهای، چه مستقیمی چه غیرمستقیم بوده است، نتیجه آن افزایش مطالبات و گستاخی بیشتر آمریکا را ندیدهایم .اما در مذاکرات غیرمستقیم، آمریکا میتواند از طریق واسطهها یا روشهای غیررسمی، همان فشارها را اعمال کند. به عبارت دیگر، تغییر روش نمیتواند منجر به تغییرات اساسی در شرایط ایجاد کند، تنها میزان شفافیت و فشار را تغییر میدهد. هدف همیشگی آمریکا، تغییر موازنه قدرت به نفع خود است، چه بهصورت مستقیم و چه غیرمستقیم.
در کل تجربه نشان است که با آمریکا، بهویژه که این کشور به گفته خود پایبند نیست، نتیجهای جز اتلاف زمانی و امتیازدهی یکطرفه ندارد. بنابراین، باید با هوشیاری و اتکا به توان داخلی، مسیر پیشرفت را دنبال کرد.