سیاهچالهی عدد و ارقام در آمار طلاق
وقتی پای آمار به میان میآید، برخی اعداد گمراهکننده هستند. نسبت سادهی «طلاق به ازدواج» که رسانهها به نحو گستردهای خبرساز شد به ما دروغ میگوید، چون دو رویداد مربوط به دو نسل متفاوت را مقایسه میکند. این دروغِ مصلحتآمیزِ آماری، ما را از فهم عمق چالشها بازمیدارد. برای درک واقعی نسبت طلاق، باید سراغ شاخصهای دقیقتری رفت.
فریب نخورید!
در گوشه و کنار جامعه و بعضاً در خبرگزاریهای معتبر گفته میشود که از هر ۳ ازدواج، ۱ ازدواج به طلاق ختم میشود یا حتی میگویند از ۷ طلاق بهازای ۱۰۰ ازدواج در ابتدای انقلاب، به ۴۰ طلاق رسیدهایم و مقدار طلاق شش برابر شده است.
در این موارد با نگاه سطحی به آمار طلاق و ازدواج، که دو پدیدهی متعلق به بازههای زمانی جداگانه هستند، تفسیر نادرستی صورت گرفته است. به عبارتی در اینجا تعداد طلاقهای امسال را بر تعداد ازدواجهای امسال تقسیم کردهاند. اما این دو ربطی به هم ندارند!
طلاقهای امسال، نتیجهی ازدواجهای سالها و حتی دهههای گذشته است، نه ازدواجهای امسال. با این کار، گویی تعداد افرادی که امروز گواهینامه گرفتهاند را با تعداد افرادی که امروز تصادف کردهاند مقایسه کنیم؛ نتیجه کاملاً گمراهکننده خواهد بود.
بهطور مثال اگر سن ازدواج افزایش یابد، در این صورت مقدار ازدواج در آن سال کم است، اما مقدار طلاقها که مربوط به ازدواجهای سالهای پیشین بوده، همچنان ثابت است و این، درصد طلاق را بیشتر از آنچه هست نشان میدهد. یا اگر در جامعهای نرخ مطلق طلاق ثابت باشد اما تعداد ازدواجها افزایش یابد، به نسبت آن جامعهی آماری، تعداد طلاقها هم بیشتر میشود، اما تحلیلگر سطحینگر میپندارد که نرخ طلاقها بیشتر شده است.
چگونه با آمار بحرانآفرینی کنیم؟
این آمارِ غلط تنها یک عدد اشتباه نیست، یک داده است که از طرف یک تحلیلگر مثلاً تحصیلکرده در میان مردم پخش میشود و اثر معکوس در جامعه میگذارد و جوانان با شنیدن این خبرِ اشتباه، بهجای اقدام محاسبهشده برای ازدواج، از آن پیشگیری میکنند که نکند آیندهی آنها هم مثل یکسوم دیگر به طلاق ختم شود و همین، خودش علت دهها بحران دیگر است.
پاسخ علمی به یک شایعه
میتوان برای یک آمارگیری صحیح، طلاقهای یک جامعهی آماری را به نسبت ازدواجهای همان جامعه سنجید. بهطور مثال ازدواجهای گروه ۱۳۹۰ تا ۱۴۰۰ را مدنظر قرار میدهیم و نسبت طلاق همین گروه را پیدا میکنیم که در این صورت آمار واقعی خیلی کمتر از چیزی است که ما شنیدهایم.
در حقیقت با این معیار ارائه شده باید گفت که تنها ۱۹ درصد از ازدواجها به طلاق ختم شده است.