
کشورمان ایران به طرق مختلفی در طول دورههای گذشته درگیر مسائل و مشکلاتی بوده است.
شیوهی برون رفت از آن مسائل و نحوهی مواجههی مردم با آنها هم در زمانهای مختلف متفاوت بوده.
مشکلات گوناگون اجتماعی زمانی راه حلهای مناسب خود را پیدا میکنند و قابلیت پرداختن پیدا میکنند که توسط مردم آن جامعه درک شده باشند و از نظر مردم آن کشور به مسئله و دغدغه تبدیل شوند.
درغیر این صورت همواره برای آن مردم و جامعهشان مسئله میسازند! مشکلی دم دستی با بازی رسانهها به مسئلهی اصلی کشور تبدیل میشود و تمام ظرفیتها را از آن خود میکند؛ دردی از مردم دوا نمیشود که دوباره، داستان جدیدی برای پرداختن پیدا میکنند.
کشور ایران در حال حاضر دچار چالشهای متعددی است و از جملهی آنها، بحران محیط زیست است.
موضوعی که علیرغم حیاتی بودن آن، گویا نزد جامعه ما هنوز به یک مسئله تبدیل نشده است.
زنگ خطر محیط زیست
خطراتی از جمله آلودگی هوا و بحران آب، مسائل جدی هستند که اگر فکری به حال خرابشان نکنیم، وضعیت را خطرناکتر هم میکنند.
کلانشهرهای ایران، از تهران گرفته تا اهواز و مشهد، مدتها است که نفسهایشان به شماره افتاده است و روزهایی که هوای پاک را میتوان مشاهد کرد با انگشتان دست و پا برابری میکنند!
هوایی که علاوه بر گروههای ناسالم برای گروههای سالم هم خطرناک میشود و متعاقبا زندگی حیوانات و گونههای نادر زیست محیطی را هم تحت تأثیر قرار میدهد!
ضرورت هوای پاک در بین مردم به مسئله تبدیل نشده، در نتیجه اقدامات جدی و فوری هم برای آن از سوی مسولین انجام نخواهد گرفت.
آب را چه کنیم؟
چند وقتی است که خبرهایی از تنشهای آبی در کشور به گوش میرسد. استانهای مختلف با هم درگیریهایی داشتهان . قبلتر هم خبرهایی مبنی بر کشمکش ایران با افغانستان و دیگر کشورهای همسایه بر سر حقابه آب شنیده میشد که همگی نشان از وجود ابر بحرانی به اسم کم آبی در ایران حکایت میکرد.
بحرانی که خیلی زودتر از انتظار با کاهش بارشها نسبت به میانگین طبیعی، خود را نشان داد و جامعه را دچار تنش کرد.
اگر بخواهیم به برخی از دلایل تنش آبی در کشور اشارهای بکنیم، مدیریت نادرست منابع آبی در کشور را در صدر لیست باید قرار بدهیم.
استفادهی بیش از حد از منابع آبی کشور در بخش کشاورزی که بیش از 90 درصد از مصرف آب کشور را در برمیگیرد نقش عظیمی در تمام شدن منابع آبی کشور ایفا کرده است.
کاهش سطح آبهای زیرزمینی، خشکی بسیاری از دریاچهها و تالابها در نتیجهی عدم استفاده از روشهای جدید آبیاری و وجود ناکارآمدی در سیستمهای آبیاری سنتی، به تشدید بحران کمک کرده است.
تخریب جنگلها و محیط زیست برای کارهای صنعتی و جایگزین شدن ساختمانهای بلند با درختان سرسبز هم علاوه بر کمک به کاهش کیفیت هوا به دلیل کاهش نفوذپذیری آب و فرسایش خاک، نقش مهمی در تنشهای آبی ایران و جهان ایفا کرده است.
با این تفاسیر به نظر میرسد مهمترین راهکار برای کاهش خطر کم آبی، تأکید و خواسته و مطالبه مردم جهت توجه دولت مردان به نکاتی از جمله بهبود مدیریت منابع آب با اجرای طرحهایی مانند: استفادهی بهینه از منابع موجود، توسعهی زیر ساختهای آبیاری مدرن، تدوین و اجرایی کردن سیاستهای مدیریتی کارآمد برای بهرهبرداری پایدار از منابع آبی و جلوگیری از هدر رفتن آب میباشد.
البته که توسعهی فرهنگ استفادهی صحیح از منابع نیز در بین مردم از اهمیت بیشتری برخوردار است، زیرا با توجه به شرایط فعلی که احتمال قطعیهای آب در شهرهای پر جمعیت زیاد است، تمرین برای روبهرو شدن با چالشهایی از جمله کم آبی و به تبع آن، بی برقی، حیاتی است!!
از محیط زیست سخن گفتیم اما جا دارد یک نکته به یادگاری منباب محیط زیست مربوط به نوروز ۴۰۴ هم به یادگار بنویسیم!
همزمان با اتمام سفرهای نوروزی، اسامی جدیدی از هموطنان غیورمان، در تاریخ پر شکوه گذشتگانمان ثبت شد و خاکهایی که با زحمات چند صد ساله طبیعت به وجود آمده بودند، به تاراج برده شد تا تیری عمیق به تارک فرهنگی کشور برود. به یادگارها رفت خاکهایی که دههها بعد به این زیبایی خواهند رسید، اما طنز تلخ این داستان به یاد ما خواهد ماند.
آب، خاک، هوا و ... فقط متعلق به ما نیست بلکه آیندگان هم به اندازه ما حق استفاده دارند اگر امانت دار خوبی نباشیم، لکهی ننگ تاریخ خواهیم شد. خوب است گاهی این جملهی معروف را به خودمان یادآور شویم.
ما طبیعت را از پدرانمان به ارث نبردیم، بلکه از فرزندانمان به امانت گرفتیم...