زهرا مجد
زهرا مجد
خواندن ۳ دقیقه·۸ ماه پیش

تلخ و گزنده همچون زخم شیر!

زخم شیر، مجموعه‌ای از یازده داستان کوتاه است که به قلم آقای صمد طاهری نوشته شده و نشر نیماژ آن را منتشر کرده است. داستان‌ها حوالی سال‌های ۹۰ تا ۹۵ نوشته‌ یا بازنویسی شده‌اند؛ اما بستر زمانی داستان‌ها، دهه شصت است و رویدادها و ماجراهایی از این دوران را روایت می‌کنند.

حجم ناامیدی موجود در کتاب بسیار بالاست و در عمده داستان‌ها در پایان هیچ کورسویی از امید باقی نمانده است. در مجموع، داستان‌ها به‌شدت تلخ و گزنده هستند. اما این‌طور به نظر می‌رسد که هرچه پیش می‌رویم از تلخی آن کمی کاسته می‌شود. حالا یا مخاطب به تلخی داستان‌ها عادت کرده، یا از آنجا که توالی زمانی در چینش داستان‌ها رعایت شده، آقای طاهری اندکی از زهر و تلخی داستان‌های اخیرشان را کاسته‌اند.

داستان‌ها مملو از تصوير و جزئیات هستند که اصلی‌ترین نقطه‌قوت کتاب به حساب می‌آید.

در داستان‌ها از تشبیهات و استعاره‌های بسیاری استفاده شده و پیام هر داستان نیاز به رمزگشایی دارد. به همین دلیل ذهن مخاطب را درگیر می‌کند تا معنای مرجح اثر را کشف کند. با این‌حال، در بعضی از داستان‌ها، و به‌ویژه در داستان مهمانی، کدهای ارائه شده از سوی نویسنده برای رمزگشایی معنای مرجح متن به نظر کافی نیست. همین نیاز به رمزگشایی پیام‌ها باعث می‌شود که مخاطبان مختلف، خوانش‌های متفاوت و بعضا متضادی از برخی داستان‌ها داشته‌ باشند. از مزایای خواندن این کتاب برای من، این بود که آن را در جمع کتابخوانی مبنا خواندیم. اینکه نظرات دیگر دوستان در خصوص داستان‌ها و محتوای آن‌ها را می‌خواندم و با خوانش‌های متضاد یا توافقی از اثر مواجه می‌شدم، برای من منشاء لذتی بود که بدون‌شک اگر کتاب را به‌تنهایی می‌خواندم از این لذت محروم می‌شدم. در واقع بهتر است بگویم به‌عنوان کسی که هیچ علاقه‌ای به پایان باز و داستان‌های اصغر فرهادی‌طور ندارم، تنها جذابیت این کتاب برام همین اختلاف نظرها بود و فکر کردن و کشف معنای مرجحی که نویسنده با طرح داستان‌ها میخواست آن را منتقل کند.

در مجموع به‌نظر می‌رسد که نویسنده با هرگونه آسیب رساندن به حیوانات مخالف است و این مضمونی است که به‌طور مشترک در بسیاری از داستان‌ها به چشم می‌خورد. به‌عبارت دیگر، نویسنده کشتن هر حیوانی را به هر علتی به‌عنوان عملی قبیح توصیف می‌کند؛ حتی اگه کشتن موش خرمایی باشد که به اقتصاد فرد صدمه می‌زند و یا کشتن خروس به قصد تعویذ.

از دیگر مضامین تکراری در کتاب، تکرار کلیشه زن منفعل و ستم‌دیده در کنار مرد مستبد و ظالم است. شخصیت زنان داستان‌ها بسیار ضعیف و اسفناک و بدون اختیار نشان داده شده و این نحوه‌ شخصیت‌پردازی در داستان‌های مختلف تکرار و خسته‌کننده شده است. به نظر می‌رسد که نویسنده با تکرار این مضمون در داستان‌ها به‌دنبال آن بوده است که جامعه را از ظلم به زنان آگاه کند. اما با توجه به اینکه کتاب در سال‌های اخیر نوشته شده و مسائل رایج زنان زمانه ما تغییر کرده است، انتظار من را به‌عنوان مخاطب برآورده نمی‌کند. معتقدم در زمانه اخیر نمودهای ظلم به زن و اسارت امروزین زنان نسبت به گذشته تغییر کرده است و نویسنده روشنفکری که به دنبال آگاهی‌بخشی، نقد وضع موجود و حرکت به سمت وضع مطلوب هست، باید روی مسائل زمانه خودش دست بگذارد.

کتاب در مجموع، کتاب همه‌پسندی نیست و خواندن آن را تنها به علاقه‌مندان به نویسندگی توصیه می‌کنم.

این یادداشت جهت شرکت در "چالش مرورنویسی فراکتاب" نوشته شده است.

چالش مرورنویسی فراکتابفراکتابمدرسه مبناحلقه کتاب‌خوانی مبناتلخ و گزنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید