محمد اسدی
محمد اسدی
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

نقد فیلم ماجرای نیمروز و ماجرای نیمروز ردخون


محمد حسین مهدویان از دنیای مستند سازی به دنیای سینما آمد و این قالب مستند گونه دوربین روی دست را روی فیلم هایش پیاده کرد و حالا تبدیل به سبکش در فیلمسازی شده است.ماجرای نیمروز و ماجرای نیمروز رد خون فارغ از این که بهترین فیلم سیاسی تاریخ سینمای ایران است، چه از نظر قصه‌پردازی و چه ساختار، یک درام جاسوسی درجه یک است.
با کنکاش در تاریخ میتوان دید که داستان ماجرای نیمروز و ماجرای نیمروز رد خون کاملا بر اساس وقایع تاریخی نوشته شده،اما برای جذاب تر کردن یک اثر سینمای تغییرات و داستان های فرعی هم برای پیش بردن داستان اصلی و میخکوب کردن مخاطب نیاز است که مهدویان این چاشنی را با داستان خاطر خواه بودن حامد(مهراد صدیقیان)و فریده(محیا دهقانی) در دوران دانشگاه که حالا در دو جبهه مخالف همدیگر باهم روبرو میشوند و در ماجرای نیمروز رد خون داستان زن و شوهری به نام سیما(بهنوش طباطبایی)و افشین(محسن کیایی)که یکی در گروه مجاهدین خلق دکتر است و دیگری در سرویس اطلاعاتی جمهوری اسلامی کار میکند.که مارا به واسطه سیما با شرایط داخلی گروه مجاهدین آشنا میکند.
نیروهای امنیتی برخلاف بقیه فیلم‌های این سال‌ها کاراکترهایی با نقاط دید متفاوت هستند. یکی معتقد به حمله، آن یکی طرفدار مدارا. یکی مشکوک به همه و جست‌وجوگر، آن یکی مومن به همه‌ی نیروهای اطرافش با اعتماد کامل به آن‌ها. همه‌ی این کاراکترها هدف مشخصی دارند: خنثی کردن حمله‌های منافقین که در بیانیه‌ای تهدید کرده‌اند دولت را تا تاریخ مشخصی سرنگون خواهند کرد اما رویکردشان نسبت به این ماجرا متفاوت است. درنهایت البته خیلی ظریف اشاره می‌شود که کاراکتر جواد عزتی که کم‌حرف است و سرش به کار خودش و دائم دیگران را زیرنظر دارد بیشتر از بقیه حق داشته و هوشیارتر بوده است.کاراکتر تو بعدتر در فیلم ماجرای نیمروز ۲ رد خون هم حقانیتش را اثبات می‌کند.کمااینکه بازی درخشان هادی حجازی‌فر هم در نقش چریکی که به زور وارد عملیات شده و دلش می‌خواهد زودتر به میدان جنگ برگردد نشان می‌دهد او چه بازیگر فوق‌العاده‌ای است.
مهدویان پیش از این در «ایستاده در غبار» هم نشان داده بود که قابلیت فضاسازی غریبی دارد.در هر دو فیلم تهران دهه شصت و آن حال و هوای متشنج ترور،جنگ داخلی و خارجی به خوبی بازسازی شده است.
در تیم همیشگی مهدویان باید به نقش هادی بهروز، مدیر فیلمبرداری و سجاد پهلوان‌زاده تدوینگرش هم اشاره کرد که اولی قاب‌بندی‌ها و رنگ و نور فوق‌العاده‌ای به کار می‌دهد که کاملا یادآور تصاویر دهه شصتی است و دومی با کات‌های به موقع سکانس‌ها ریتم خوبی به فیلم بخشیده است و آن را تبدیل به یک تریلر جاسوسی-پلیسی هیجان‌انگیز کرده است. در نتیجه میتوان این دو فیلم مکمل هم را جزو بهترین فیلم های ده سال اخیر سینما دانست.

هنر جنگ دانشگاه سوهانک تحلیل فیلم

رد خونماجرای نیمروز
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید