ویرگول
ورودثبت نام
چیزی بین ما واقعی بود
چیزی بین ما واقعی بودمن زنی‌ام که روزی عاشقانه زندگی می‌کرد، و حالا، فقط با نوشتن زنده می‌مونه. نه برای دیده شدن، که برای جا گذاشتن تکه‌هایی از خودش در دل کسانی که شاید، دردِ مشترکی دارن…
چیزی بین ما واقعی بود
چیزی بین ما واقعی بود
خواندن ۱ دقیقه·۵ ماه پیش

وقتی مهربانیِ آخر، سندِ عشق می‌شود

من یاد گرفتم که عشق همیشه اون‌جوری که تو فیلم‌ها نشون می‌دن نیست.
گاهی زیبا نیست. آسون نیست. پر از تفاوت و انتظاره.
اما اگه توی دل همون سختی،
هنوز یه جایی برای سکوتی گرم،
نگاهی مهربون،
یا یه خداحافظی بدون خشم باشه...
یعنی یه چیزی واقعی بین‌مون بود.

من موندم، با همه‌ی خستگی‌هام.
اون رفت، با همه‌ی تفاوت‌هاش.
ولی مهربون.
و همین برام کافیه که بدونم
یه بخش از این عشق، واقعاً واقعی بود...
حتی اگر موندنی نبود.

خداحافظیعشق واقعیافکار و احساساتزندگیمهربانی
۵
۰
چیزی بین ما واقعی بود
چیزی بین ما واقعی بود
من زنی‌ام که روزی عاشقانه زندگی می‌کرد، و حالا، فقط با نوشتن زنده می‌مونه. نه برای دیده شدن، که برای جا گذاشتن تکه‌هایی از خودش در دل کسانی که شاید، دردِ مشترکی دارن…
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید