همه ی ما بدون شک این جمله را زیاد شنیدیم، این جمله می تواند به ما نشان دهد که خوش بینی و بد بینی هر دو باید وجود داشته باشد و ما نمی توانیم بگوییم که یک نفر کامل بدبین است و یا کامل خوش بین است هر کس جایی در این بین ، یا بالای طیف و یا در پایین طیف ، قرار می گیرد.
اگر آدمی بدبین باشید ، حالت غالب ذهنی شما به این سمت گرایش دارد که اموری هولناک ممکن است رخ دهند. در مقابل اگر آدمی خوش بین باشید ، به علت این تمایل ذهنی چیزهایی که دید بد به یک موقعیت بدهند را کنار می گذارید.
خوش بینی و بد بینی دو سر یک طیف هستند که با کمرنگ شدن یکی ، دیگری پررنگ می شود ، در اینجا چند تفاوت بین افراد خوش بین و بد بین را بیان می کنیم، در آخر متوجه می شوید شما جزو کدام دسته هستید؟
۱. خوش بینان معتقدند که می توانند آینده ی خود را کنترل کنند، آنها دلیلی نمی بینند که چرا فردا نمی تواند بهتر از امروز باشد، آنها در همین لحظه زندگی می کنند، گذشته برای آنها گذشته و دلیلی برای فکر کردن به آن نمی یابند، آینده هم هنوز نیامده که بخواهند نگران آن باشند.
در مقابل افراد بدبین هیچ حس کنترلی بر زندگی خود ندارند. اگر معتقد بودند که بر زندگی خود کنترل دارندکه بدبین نمی شدند ، آنها انتظارات منفی و تاریک خود را بر اساس تجربیات قبلی پیدا می کنند .
۲. خوش بینان به جلو نگاه می کنند. هر چیزی خوب یا بد می تواند از این لحظه به بعد اتفاق بیفتد ، بنابراین فرد خوش بین این بی طرفی را فرصتی می داند تا اتفاق خوبی بیفتد . خوش بینان اتصال خوبی با عملکردهای امروز دارند و این آینده ای بهتر را می تواند تضمین کند.
در طرف دیگر بدبینان هستند که به طور کلی آینده نگر نیستند ، آنها به جلو نگاه می کنند اما آینده را تاریک می بینند چون اغلب آن را بر اساس گذشته معنی می کنند. آنها دوست دارند در گذشته بمانند و در آن زمان زندگی کنند.
حتی اگر گذشته ی شما خشن است ، ممکن است در صورتی که به خودتان اعتقاد داشته باشید ، چشم اندازی روشن در زندگی تان ایجاد کنید.
۳.خوش بینان در واقع به خود اطمینان دارند. اعتماد به نفس بزرگترین تفاوت بین افراد خوش بین و بد بین است. خوش بینان اعتقاد دارند که می توانند بر هر چیزی غلبه کنند و به راه خود ادامه دهند .
اگر اعتماد به نفس ندارید ، ممکن است دلیل بد بینی شما باشد . بهترین راه این است که شما مهارت مورد نیاز برای آن موفقیت را یاد بگیرید . تعریف خود را از موفقیت تغییر دهید تا پیشرفت کنید .
۴. خوش بینان امکانات را مشاهده می کنند و بدبینان مشکلات را می بینند .
فرد مثبت اندیش می گوید « بعد چه کاری باید انجام دهم ؟ خب گزینه های جالب بسیاری وجود دارد.»
فرد منفی گرا می گوید« بعد از آن چه کاری باید انجام دهم؟ من مشکلات زیادی برای مقابله با آنها دارم .»
مشکلات بخشی از زندگی است . بهترین روش به نظر من این است که اموری که نمی توانم برای آنها کاری انجام دهم را نادیده بگیرم . یک فرد بدبین می تواند با همان مشکلات فرد خوش بین وجود داشته باشد ولی به شیوه ی خودش به آنها فکر کند ، مثلا بگوید« خوب اگر آنها مشکلات من را داشتند ، اکنون این قدر سرحال نبودند !» این درست نیست . افراد با انواع مشکلات می توانند کنار بیایند و در جهت مثبت پیش بروند. باید به مشکلات زندگی بگوییم چی فکر کردی؟!! من تصمیم می گیرم با قدرت بیشتری به جلو حرکت کنم.
۵. خوش بینی زندگی بهتری ایجاد می کند اما کوتاه تر!!!! ، تعجب کردید! طبق مطالعات انجام شده این آمار به دست آمده.
فریدر آر لنگ ، نویسنده ارشد دانشگاه دکتر ارلانگن-نورنبرگ در آلمان گفت : « یافته های ما نشان داد که خوش بین بودن بیش از حد ، در پیش بینی بهتر آینده و همچنین در ناتوانی و مرگ فرد در دهه ی بعد زندگی اش خطرناک است. بدبینی نسبت به آینده ممکن است مردم را به زندگی دقیق تر با رعایت نکات بهداشتی و ایمنی ترغیب کند.»
۶. مطالعات نشان داده که افراد خوش بین که احساس خوبی به زندگی دارند ، رفتارهای سالم تری مانند ورزش ، خوردن رژیم غذایی متعادل و خواب کافی از خود بروز می دهند .
ممکن است فکر کنید بهترین راه برای بهزیستی و سلامت این است که روحیه خوشبینی را در خود تقویت کنید. اما به نظر گروهی از روانشناسان بهتر است به جای ایجاد «خوشبینی مصنوعی» در خودتان به موقعیت خودتان در جهان دیدی واقعبینانه داشته باشید.
به نظر میرسد که این «دوگانهانگاری» یعنی دید فقط خوشبینانه یا دید فقط بدبینانه از یک موقعیت، پیچیدگی واقعیت را نادیده میگیرد.
افراد بدبین ، حالت غالب ذهنی شان به پذیرفتن این تخیل گرایش دارد که اموری هولناک ممکن است رخ دهند. در مقابل، اگر آدمی خوشبین باشید، به علت این تمایل ذهنی دادههایی را که دید بد به یک موقعیت را تایید میکنند، کنار میگذارید و به اصطلاح «خودتان را میفریبید».
اما راه سومی هم وجود دارد: اینکه به جای چسبیدن به تخیلاتتان درباره پیامدهای مثبت یا منفی یک موقعیت معین ، بر واقعیت آن موقعیت و بر انعطافپذیریتان در مواجهه با واقعیت متمرکز شوید.
موضوع مهم این است که به توان خود اعتماد داشته باشید و حداکثر تلاشتان را در مواجهه با موقعیتها انجام دهید، چه موقعیتی خوب باشد، چه موقعیتی بد. چنین شیوه ی مواجههای بسیار بیشتر به سود شما است تا دل سپردن به این تفکر سادهانگارانه که همیشه همه امور به نتیجه خوبی ختم میشوند، چرا که برخی از اوقات اینگونه نمیشود.
والت دیزنی در سمیناری در سال 1957 به حالت نیمه شوخی می گوید:« اگه به خاطر برادر بزرگم نبود، چند بار به خاطر چک های برگشتی سر از زندان در می آوردم. هیچ وقت نمی دونستم چقدر پول توی حساب بانکیم دارم. حساب کتابم را او انجام می داد. »
والت دیزنی رویا پرداز و یک خوش بین بود. اما آیا فقط خوش بینی اش او را به موفقیت رساند؟ مسلم است که نه! این واقع نگری و بدبینی برادرش نیز بود که در موفقیت والت دیزنی تاثیر به سزایی داشت.
برای مثالی دیگر می توان شرکت اپل را نام برد . استیو جابز به تعبیری رهبر تیم و فردی آینده بین بوده است اما این استیو وزنیاکِ مهندس بود که اپل را پیش می برد. جابز رویایش را داشت و وزنیاک ابزارش را.
با مطالعه ی بین افراد خوش بین و بدبین می توان این نکته را دریافت که منطقی است که نسبت به آینده خود خوش بین باشید اما اجازه ندهید که شما را از سمت آشفته ی زندگی غافل کند، نه خوش بینی مطلق و نه بدبینی مطلق خوب نیست. از تک بعدی بودن خارج شوید و از هر دو طرز فکر در کنار یکدیگر استفاده کنید. در پایان شنیدن اپیزود خوش بینی جافکری هم در این باره خالی از لطف نیست.