کریدور یک همبندی سیاسی، اقتصادی، امنیتی و فرهنگی در مسیر توسعه خشکی است، کشور ها بر یکدیگر پیوند می خورند و ارزش افزوده تولید میشه و ارتباطی در سطح ژئو اکونومیک و ژئوپولتیک تولید می شود.
کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEC) به عنوان پروژهای استراتژیک، هدف اصلی خود را اتصال هند به اروپا از طریق خاورمیانه قرار داده است. این کریدور با عبور از امارات، عربستان، اردن و اسرائیل، و بهرهگیری از راهآهن و بنادر پیشرفته، سعی دارد جریان تجارت جهانی را به نفع ائتلافهای غربی و متحدان منطقهای بازآرایی کند، برای فهم دقیق تر این کریدور باید به نقش آمریکا نیز توجه ویژه ای داشته باشیم، استراتژی بزرگ ایالات متحده در قبال خاورمیانه، به دلیل شدت رقابت استراتژیک چین و آمریکا و اصرار سعودی و ملاحظات جدی واشنگتن در حوزه انرژی، رویکرد آمریکا جایی میان چیرگی (Preponderance) و موازانه از راه دور (Offshore balancing) قرار دارد. لذا ایالات متحده قبل از تحقق عملیات طوفان الاقصی سطح مشارکتهای نظامی خود را با متحدین منطقهای خود به طرز قابل توجهی افزایش داد (مثال: مانور نظامی ارابههای آتش) تا با استفاده از کارت تهدید ایران، آنها را بشکلی تدریجی از چین دور کند. از همین رو رقابت استراتژیک میان ایران و اسرائیل» در منطقه خاورمیانه عملا (و البته بدون خواسته تهران و پکن) به امتدادی از رقابت استراتژیک چین و آمریکا مبدل شده است. مشکل اینجاست که آمریکا در جنگ غزه و هم قبل از آن نشان داد که میخواهد به هر قیمت که شده «نظم نوین» منطقهای ای خود را به کشور هایی مثل ایران و چین دیکته کند.
همچنين ناظر بر بحثی که موضوع اصلی تحقیق است یعنی رژیم صهیونیستی، اسرائیل نقش کلیدی در کریدور IMEC دارد، زیرا این پروژه بخشی از تلاشهای گستردهتر برای ادغام اقتصادی آن در منطقه خاورمیانه و آسیا است. این کریدور از طریق توافقات ابراهیم و همکاری با کشورهایی چون امارات متحده عربی و هند، به اسرائیل امکان میدهد تا بهعنوان حلقه ارتباطی بین آسیا و اروپا عمل کند. دسترسی اسرائیل به اقیانوس هند از طریق خلیج فارس، همچنین تقویت روابط تجاری و امنیتی با هند و آمریکا، به تثبیت جایگاه ژئوپلیتیکی آن در نظم جدید کمک میکند و از همه مهم تر اسرائیل ضامن بقا آمریکا در منطقه است هرچند خودش نیست.
۲_ ابعاد مختلف طرح IMAC
در ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک IMEC تلاش دارد ایران را از زنجیره تجارت جهانی حذف و مزیتهای ژئوپلیتیک ترانزیتی کشور را کاهش دهد. این امر همزمان با تحولات حساس دیگر منطقهای، مانند سقوط آرتساخ و تقویت روابط امنیتی اسرائیل و کشورهای عربی، ضربهای به جایگاه ایران در منطقه وارد میکند.
_امنیت منطقهای: انتقال اسرائیل به فرماندهی سنتکام و افزایش هماهنگی امنیتی با کشورهای عربی نشاندهنده معماری جدید امنیتی ضدایرانی است.
_تشدید رقابت استراتژیک چین و آمریکا:
حضور چین در منطقه، که با پروژه کمربند و جاده همپوشانی دارد، به شکل غیرمستقیم ایران را در معادلهای بزرگتر درگیر کرده است.
۳_واکنشها و فرصتهای ایران چیست؟
برای مقابله با تأثیرات منفی IMEC، ایران باید راهبردهایی چندوجهی اتخاذ کند:
_تقویت کریدور شمال-جنوب (INSTC):
با افزایش همکاریها با هند، روسیه و آسیای میانه، میتوان جایگزینی جدی برای IMEC ارائه داد.
_تعامل با کشورهای منطقه:
دیپلماسی فعال با همسایگان، از جمله تلاش برای جذب عربستان و امارات به پروژههای مشترک اقتصادی، میتواند معادلات را متوازن کند.
_تقویت زیرساختهای ترانزیتی:
بهبود شبکههای حملونقل داخلی و اتصال مؤثر به بنادر جنوبی و شمالی، ظرفیتهای ایران را برای ترانزیت کالا ارتقا میدهد.
_موازنهسازی ژئوپلیتیک:
تعامل با قدرتهای شرقی (چین و روسیه) و همزمان بهرهبرداری از فرصتهای دیپلماتیک برای کاهش تنشها با غرب، ایران را از انزوا خارج خواهد کرد.
_بازتعریف مفهوم وزن دهی در سیاست خارجه و توجه به حدود و ابعاد کشورها در میزان ویدئو نوع وابستگی.
منابع:
نورمگز
یادداشت های مهدی خراتیان
تسنیم
اقتصاد سرآمد