برای ملت
برای ملت
خواندن ۴ دقیقه·۵ ماه پیش

«دولتِ پزشکیان»، خطرناک‌تر از «مسعود پزشکیان»

چرا به مسعود پزشکیان رأی نمی‌دهم؟


«دولتِ پزشکیان» حتماً از «مسعودِ پزشکیان» خطرناک‌تر است.
مسعود پزشکیان، از عدالت و انصاف و برابری می‌گوید اما بازار آزادی‌ها در دولتش، وحشی‌ترین نسخه‌های سرمایه‌داری را برای او می‌پیچند.
مسعود پزشکیان، نهج‌البلاغه‌خوان است اما دولت پزشکیان، دولت «جان‌لاک» و «فردریش هایک» خواهد بود.
مسعود پزشکیان، از ترکیب «دیپلماسی و میدان» دم می‌زند اما اصلی‌ترین چهره دیپلماسی او کسی است که محبوبیت مرد میدان را مانع محبوبیت خودش می‌دید و معتقد بود دیپلماسی (ظریف) قربانیِ میدان (سلیمانی) شده است. (مصاحبه ظریف و آن فایل صوتی معروف را به یاد بیاورید).
مسعود پزشکیان، ساده‌زیست و پاکدست است. او خود را همسفره مردم می‌داند و یک ماشن 206 ساده دارد اما دولت‌مندان بنزسوار دور او حلقه زده‌اند و دولتش را بی‌آبرو خواهند کرد.
مسعود پزشکیان، تیپ کارگری می‌زند، رفتار کارگری از خود بروز می‌دهد و لحنی ساده و کارگری دارد اما سیاست‌مدارانی را در آغوش گرفته که مسبب سیه‌روزی کارگران هفت‌تپه و هپکو بوده‌اند.
مسعود پزشکیان، مدام از سیاست‌های کلی مقام معظم رهبری و لزوم تبعیت از ایشان سخن می‌گوید اما سیاست‌پیشگانی در میتینگ‌های رسمی او سخنرانی می‌کنند که رسماً می‌گویند رأی دادن به پزشکیان به معنای مشروعیت بخشیدن به نظام و رهبری انقلاب نیست. همان کسانی که در سال‌های گذشته مدام به رهبری نظام حمله کرده‌اند.
مسعود پزشکیان می‌گوید باید با مردم روراست باشیم اما در میان بدنه سیاسی مشاور و حامی او، فریب‌کاران و دروغگویانی هستند که می‌گفتند اگر فلانی و بهمانی رئیس جمهور شود می‌خواهد در پیاده‌روها دیوار بکشد!
مسعود پزشکیان، مدافع نظرات کارشناسی است اما روشنفکران ارگانیک جریان اصلاحات در اطراف او همان کسانی هستند که نظرات وهمی خود را درباره همه چیز مانند واکسن، فروش نفت، عدم تأثیر خروج ترامپ از برجام و... به او تحمیل خواهند کرد.
مسعود پزشکیان، با احترام از شهید رئیسی یاد می‌کند اما جریان سیاسی لانه‌کرده در ستاد/دولت او آن‌قدر وقیح است که سه سال دولت شهید رئیسی را «فلاکت‌بار» می‌نامد و دولت هشت‌ساله روحانی را می‌ستاید.
مسعود پزشکیان، در مناظرات انتخاباتی، تلاش دولت شهید رئیسی برای گسترش ارتباطات با همه کشورهای جهان را می‌ستاید اما مشاور سیاسی‌اش تصور می‌کند برای گشایش در کارها، نه حتی آویزان چند کشور، نه حتی آویزان یک کشور؛ که باید آویزان یک حزب سیاسی آمریکایی (دموکرات‌ها) شویم تا پیچ فروش نفت را برای ما شُل کند!
مسعود پزشکیان، به عنوان یک فرد انقلابی، آمریکا را دشمن خود می‌داند و معتقد است باید با مذاکره، تحریم‌های ظالمانه آمریکا را رفع کنیم و از حقوق و منافع ملت ایران دفاع کنیم اما تصمیم‌گیران و تصمیم‌سازان دولت او، همان کسانی هستند که در چرخشی آشکار دستاورد برجام را نه رفع تحریم‌ها و نه دفاع از منافع مردم که گرفتن جام اخلاق و روسفید شدن ایران در برابر افکار عمومی جهان و باز شدن باب مذاکره با آمریکا (مذاکره برای مذاکره) می‌دانند.
مسعود پزشکیان، تصور می‌کند که باید «مذاکره و مقاومت» را با هم ترکیب کرد اما گفتارپردازان دولت او، یا هیچ ایده‌ای در برابر روی کار آمدن ترامپ (قاتل سردار ما) ندارند یا معتقدند باید خون سردار را با ترامپ معامله کنیم و کمی از او دلار بگیریم.
مسعود پزشکیان، برای نیروی سپاه و توان موشکی ما احترام قائل است اما کسانی از دولت او سهم خواهند گرفت که معتقدند نوشتن «مرگ بر اسرائیل» روی موشک، باعث اخلال در روابط ما با آمریکا می‌شود.
مسعود پزشکیان، حامی فلسطین و دشمن اسرائیل است اما بدنه دولت او همان کسانی هستند که معتقد بودند نباید در دفاع از محور مقاومت به اسرئیل پاسخ موشکی دهیم چرا که در تله جنگ می‌افتیم! همان کسانی که بعد از عملیات وعده صادق و پاسخ ندادن اسرائیل، ناگهان در مقام دفاع از حمله موشکی ایران برآمدند و توضیح ندادند که چرا با این عملیات در تله جنگ نیفتادیم!
اجمالاً باید گفت دولت پزشکیان، مسعود پزشکیان را خواهد بلعید. او به‌گفته خودش «می‌فهمد که نمی‌فهمد» و چنین شخصیتی، چشم و گوش و دست و زبانش بسته به نظراتی است که از جانب تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران دولتش با رنگ و لعاب «کارشناسی» به او دیکته می‌شود. کسی که حتی از محتوای توییتر خود اطلاع ندارد، چگونه می‌خواهد یک کشور را اداره کند؟!
چنین وضعی به ما می‌گوید دولت پزشکیان، احتمالاً دولتی ناپایدار و موقتی خواهد بود. چون در صورت تشکیل این دولت، پزشکیان یا باید پا روی اعتقاداتش بگذارد و در گیرودار اداره کشور، تسلیم سخن گفتارپردازان، تصمیم‌سازان و مدیران دولتش شود که لازمه این کار از دست دادن صداقت و هویت سیاسی خود او و تنش دائمی‌اش با بدنه حاکمیت و در نتیجه سست شدن پایه دولت اوست؛ یا باید بدنه سیاسی حامی خود را از دست بدهد و دولتی ضعیف و بی‌یار و یاور تشکیل دهد که روشن است تشکیل چنین دولتی در وضع کنونی ایران و جهان چقدر خطرناک خواهد بود.
احتمال زیادی هست که به دلیل خستگی، پیری، بیماری و عدم تاب‌آوری تنش‌های سیاسی، نتواند دولت خود را مهار کند و از میانه کار کنار بکشد و دولتش، دولت مستعجل باشد. آن‌وقت ما می‌مانیم و یک فرصت از دست رفته و یک بدنه اجتماعی افسرده و پریشان.

سیدعلی سیدان

مسعود پزشکیاندولت پزشکیانانتخاباتدولتسیاست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید