ویرگول
ورودثبت نام
زهرا روحی فر
زهرا روحی فردکترای زبان و ادبیات فارسی، مدرس دانشگاه، بنیان‌گذار انجمن شاهنامه‌خوانی کودکان، مؤسس خردسرای فردوسی، نویسنده آثار پژوهشی و داستانی درباره فرهنگ گیلان و شاهنامه.
زهرا روحی فر
زهرا روحی فر
خواندن ۴ دقیقه·۲ ماه پیش

تحلیل شعرسپید «پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان» بر اساس نظریه سوزان سونتاک | نقد ادبی و زیبایی‌شناسی مدرن

«پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان» ازمحمدرضا گلی احمدگورابی شعری است که با نگاه فلسفی و زیبایی‌شناختی سوزان سونتاک تحلیل می‌شود. در این مقاله به بررسی تجربه‌ی حسی، استعاره‌ها، ایجاز و ساختار تصویری شعر پرداخته‌ایم تا نشان دهیم چگونه این متن با نظریه‌های مدرن نقد ادبی و زیبایی‌شناسی معاصر هم‌خوانی دارد. از زهرا روحی فر

تحلیل شعر «پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان» بر اساس نظریه سوزان سونتاک | نقد ادبی و زیبایی‌شناسی مدرن.زهرا روحی‌ فر
تحلیل شعر «پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان» بر اساس نظریه سوزان سونتاک | نقد ادبی و زیبایی‌شناسی مدرن.زهرا روحی‌ فر

شعر سپید«پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان»

پاییز،

فصلِ رنگ‌هایی که

کامل نمی‌شوند.

برگ‌ها،

در سقوط،

زیباتر از صعود.

باد،

حافظه‌ی درختان را

پراکنده می‌کند.

نور،

در زاویه‌ی غروب،

معنای تازه‌ای می‌گیرد.

هر خیابان،

روایتی‌ست

از چیزی که بود،

چیزی که نشد.

ما،

رهگذرانِ فصلِ ناتمام،

با چشم‌هایی

که به پایان نمی‌رسند.

«تک‌همسُرا»

پاییز،

نه فصلِ رفتن، فصلِ ماندن در خاطره‌هاست.

تعریف«تک‌همسُرا»

یک قطعه‌ ی کوتاه، مستقل، اما هم‌نوا با یک شعر یا اثر اصلی.مثل یک بند، یک تصویر، یا یک جمله‌ی شاعرانه که با شعر اصلی هم‌حس است، ولی خودش هم می‌تواند به‌تنهایی بدرخشد

تحلیل شعر پاییز از منظر سوزان سونتاک

۱. مقدمه

سوزان سونتاک (۱۹۳۳–۲۰۰۴) یکی از مهم‌ترین منتقدان و نظریه‌پردازان ادبی و هنری قرن بیستم است. او در جستار معروف خود «علیه تفسیر» استدلال می‌کند که هنر نباید صرفاً به‌عنوان متنی برای رمزگشایی دیده شود، بلکه باید به‌عنوان تجربه‌ای حسی و زیسته درک گردد. سونتاک در برابر «هرمنوتیک معنا» از چیزی دفاع می‌کند که آن را «زیباشناسی احساس» می‌نامد؛ یعنی هنری که مستقیماً بر حواس و بدن ما اثر می‌گذارد، نه فقط بر ذهن و عقل.

شعر «پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان» درباره‌ی پاییز، با ساختار تصویری و ایجاز زبانی‌اش، نمونه‌ای عالی برای تحلیل از منظر سونتاک است؛ زیرا بیش از آنکه بخواهد معناهای پیچیده و نمادین را تحمیل کند، مخاطب را به تجربه‌ی مستقیم رنگ‌ها، صداها و حس‌های پاییز دعوت می‌کند.

۲. علیه تفسیر: تجربه‌ی حسی پاییز

سونتاک معتقد بود که تفسیر بیش از حد، هنر را فقیر می‌کند و آن را به سایه‌ای از معنا تقلیل می‌دهد. در شعر «پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان»، تصاویر کوتاه و مستقل («برگ‌ها در سقوط»، «باد حافظه‌ی درختان را پراکنده می‌کند»، «نور در زاویه‌ی غروب») بیش از آنکه نیازمند تفسیر باشند، باید زیسته شوند. خواننده در مواجهه با این تصاویر، حس دیدن، شنیدن و لمس کردن پاییز را تجربه می‌کند. این همان چیزی است که سونتاک آن را لذت بردن از شدت و حضور اثر، نه از معنای پنهان آن می دان

۳. زیبایی‌شناسی سکوت و ایجاز

سونتاک در نوشته‌هایش بر «سکوت» و «ایجاز» به‌عنوان شکل‌های مقاومت در برابر مصرف‌گرایی فرهنگی تأکید می‌کند. شعر «پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان» نیز با جملات کوتاه و ایجازگونه ساخته شده است. هر تصویر مثل یک قاب سینمایی است که سکوت میان آن‌ها معنا می‌سازد. این سکوت‌ها همان چیزی است که سونتاک «زیبایی‌شناسی سکوت» می‌نامد؛ جایی که ناگفته‌ها به‌اندازه‌ی گفته‌ها مهم‌اند.

۴. استعاره و نقد آن

سونتاک در کتاب «بیماری همچون استعاره» هشدار می‌دهد که استعاره‌ها می‌توانند واقعیت را تحریف کنند. اما در شعر «پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان»، استعاره‌ها نه برای پنهان‌کردن واقعیت، بلکه برای شدیدتر کردن تجربه‌ی حسی به‌کار رفته‌اند. مثلاً «باد حافظه‌ی درختان را پراکنده می‌کند» استعاره‌ای است که تجربه‌ی فراموشی و گذر زمان را ملموس‌تر می‌سازد. از نگاه سونتاک، این نوع استعاره‌ها موفق‌اند، زیرا به‌جای تحریف، شدت تجربه را افزایش می‌دهند.

۵. شعر به‌مثابه تصویر

سونتاک در کتاب «درباره‌ی عکاسی» می‌گوید تصاویر حافظه‌ی جمعی ما را می‌سازند. شعر «پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان» نیز مانند مجموعه‌ای از عکس‌ها عمل می‌کند: هر بند یک قاب تصویری است (برگ، باد، نور، خیابان). این ساختار مونتاژی، شعر را به تجربه‌ای بصری و حسی نزدیک می‌کند. درست همان‌طور که سونتاک می‌خواست، شعر نه فقط «متن»، بلکه شیئی حسی در جهان است.

۶. سیاست و زیبایی

سونتاک همیشه بر پیوند هنر و سیاست تأکید داشت. در شعر «پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان»، پاییز فقط یک فصل طبیعی نیست؛ استعاره‌ای از وضعیت ناتمام جهان انسانی است. «هر خیابان روایتی‌ست از چیزی که بود، چیزی که نشد» جمله‌ای است که بار اجتماعی و تاریخی دارد. این همان جایی است که شعر از سطح زیبایی‌شناسی فراتر می‌رود و به بیانیه‌ای درباره‌ی وضعیت انسان معاصر تبدیل می‌شود.

۷. نتیجه‌گیری

از منظر سوزان سونتاک، شعر «پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان» نمونه‌ای از هنری است که باید زیسته شود، نه تفسیر شود. ارزش آن در تجربه‌ی حسی و تصویری است که می‌آفریند:

- تصاویر کوتاه و ایجازگونه، تجربه‌ای مستقیم از پاییز می‌سازند.

- استعاره‌ها شدت تجربه را افزایش می‌دهند، نه اینکه آن را پنهان کنند.

- ساختار تصویری شعر، آن را به عکاسی و سینما نزدیک می‌کند.

- در نهایت، شعر همزمان یک تجربه‌ی زیبایی‌شناختی و یک بیانیه‌ی اجتماعی است.

بنابراین، شعر «پاییز؛ ناتمام‌ترین زیبایی جهان» با نظریه‌ی سونتاک کاملاً سازگار است: شعری که به‌جای معنا، شدت حضور را به ما هدیه می‌دهد.

نقد ادبی
۴
۰
زهرا روحی فر
زهرا روحی فر
دکترای زبان و ادبیات فارسی، مدرس دانشگاه، بنیان‌گذار انجمن شاهنامه‌خوانی کودکان، مؤسس خردسرای فردوسی، نویسنده آثار پژوهشی و داستانی درباره فرهنگ گیلان و شاهنامه.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید