تحلیل نمادین جام گیتینما در شاهنامه فردوسی و بازتاب آن در عرفان ایرانی، با تمرکز بر آثار سهروردی و حافظ؛ بررسی پیوند میان خرد، فرّه و آگاهی غیبی در سنت حماسی و عرفانی ایران.زهرا روحی فر

جام گیتینما در شاهنامه: از ابزار حماسی تا نماد عرفانی در حکمت ایرانی
چکیده
«جام گیتینما» یا «جام جهانبین» از نمادهای شاخص در ادبیات حماسی و عرفانی ایران است که در داستان کیخسرو در شاهنامه نمود یافته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به شاهنامه فردوسی، به بررسی کارکردهای این جام در دو سطح حماسی و عرفانی میپردازد. یافتهها نشان میدهد که این جام در سطح روایی، وسیلهای برای آگاهی از غیب و تسلط بر جهان مادی است، اما در تفسیر عرفانی — بهویژه در آثار سهروردی و حافظ — به نماد «دل آگاه» و «عقل فعال» تبدیل میشود. در نتیجه، جام گیتینما تنها یک شیء جادویی نیست، بلکه نمایانگر آرمان ایرانی-اسلامی «حکیم فرّهمند» است که با پاکی نفس به جهانبینی دست مییابد.
کلمات کلیدی
شاهنامه، فردوسی، کیخسرو، جام گیتینما، نمادگرایی، عرفان ایرانی، سهروردی، حافظ.
۱. مقدمه
شاهنامه فردوسی تنها اثر حماسی صرف نیست، بلکه گنجینهای از نمادها و مفاهیم فلسفی-عرفانی است که در قالب داستانهای پهلوانی عرضه شده است. یکی از این نمادهای عمیق، «جام گیتینما» است که در بخش پادشاهی کیخسرو — پادشاه عدالتپیشه و خردمند — ظاهر میشود. این جام قادر است «هفت کشور» را به بیننده نشان دهد و از رازهای نهان آگاهش کند. پژوهش حاضر بر آن است تا با تحلیل ابیات شاهنامه و مقایسه با متون عرفانی بعدی، ابعاد نمادین این جام را به عنوان محملی برای تبیین رابطهٔ «خرد»، «فرّه» و «آگاهی غیبی» بررسی کند.
۲. طرح مسئله
با وجود پژوهشهای متعددی که دربارهٔ نمادها در شاهنامه انجام شده است، کمتر پژوهشی به صورت ویژه به تحلیل جام گیتینما به عنوان حلقهٔ اتصال حماسه و عرفان پرداخته است. پرسش اصلی این پژوهش آن است که:
- آیا جام گیتینما صرفاً یک ابزار جادویی در روایت حماسی است؟
- چگونه این نماد در گذر زمان از ادبیات حماسی به عرفان ایرانی راه یافته و چه دلالتهای معنوی کسب کرده است؟
- آیا میتوان این جام را نماد «عقل کل» یا «نفس مطمئنه» در حکمت اشراق دانست؟
هدف این مقاله، تحلیل سیر تحول معنایی این نماد از متون حماسی تا متون عرفانی و تبیین جایگاه آن در نظام فکری ایران باستان و اسلامی است.
۳. پیشینه پژوهش
پژوهشهای پیشین عمدتاً به صورت پراکنده به موضوع جام گیتینما پرداختهاند:
هانری کربن در کتاب «ابن سینا و تمثیل عرفانی» (۱۳۷۹) به ارتباط نمادهای حکمت خسروانی و عرفان اسلامی اشاره کرده اما تمرکز اصلی بر کیخسرو نیست. ذبیحالله صفادر «حماسهسرایی در ایران» (۱۳۶۳) به اجمال به جام جهانبین به عنوان یکی از عناصر شگفتانگیز شاهنامه اشاره نموده است.
سید حسن امین، در مقالهای با عنوان «جام جم در ادبیات فارسی» (۱۳۸۵) به بازتاب این نماد در شعر حافظ و سهروردی پرداخته، اما تحلیل عمیقی از بنمایههای شاهنامهای آن ارائه نداده است.
هاشم رضی در «حکمت خسروانی» (۱۳۸۰) به تفصیل به مفاهیم نمادین از جمله جام گیتینما پرداخته و آن را مرتبط با آیینهای میترایی دانسته است.
۴.۱. پیشینه و جایگاه جام در روایت شاهنامه
در شاهنامه، کیخسرو نمونهٔ آرمانی پادشاهی عادل و دانا است. جام گیتینما در داستانِ یافتن و نجات بیژن — که در چاهِ توران زندانی شده — نقش محوری دارد. فردوسی میسراید:
چو نوروز فرخ فراز آمدش
بدان جام روشن نیاز آمدش
یکی جام بر کف نهاده نبید
بدو اندرون هفت کشور پدید
(شاهنامه، جلد پنجم، پادشاهی کیخسرو، ابیات ۲۳۴–۲۳۵)
این ابیات نشان میدهند که کیخسرو در لحظهای حساس — نوروز — با نظر در جام، از وضعیت بیژن آگاه میشود و رستم را برای نجات او میفرستد. بنابراین در سطح روایی، جام ابزاری برای «دیدِ فراتر از مکان» است که به حکمران در اجرای عدالت کمک میکند.
۴.۲. تحول معنایی در متون عرفانی: از جام چشم تا چشم دل
شیخ شهابالدین سهروردی در حکمت اشراق، جام گیتینما را نه یک شیء مادی، بلکه نماد «نفس مطهَّره» میداند. به باور او، کیخسرو با تصفیهٔ باطن به «آینهدل» دست یافته بود که حقایق عالم در آن منعکس میشد. این تفسیر، جام را از سطح ابزار جادویی به نماد معرفت ارتقا میدهد. سهروردی در کتاب «التلویحات» مینویسد:
«کیخسرو به جام گیتینما مینگریست و آن جز روح پاک او نبود که به عالم ملکوت پیوند داشت» (سهروردی، التلویحات، ۱۳۸۰: ۱۴۵).
تگی فرّه کیانی
حافظ در چندین غزل، با اشاره به «جام جهانبین» یا «جام جم»، آن را نماد دوران طلایی عدالت و آگاهی میداند که اکنون مفقود شده است:
> گفتم ای مسند جم جام جهان بینت کو
> گفت افسوس که دولت بیدار بخفت
> گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم
> گفت آن روز که این گنبد مینا میکرد
> (دیوان حافظ، غزل ۸۰، صفحات
۳۲۱–۳۲۲)
حافظ با این تلمیح، هم به فرّه کیانی اشاره میکند و هم بر این نکته تأکید میورزد که جهانبینى در گروِ بیداری دل و فضیلت اخلاقی است.
۵. نتیجهگیری
جام گیتینما در شاهنامه فردوسی در مرحلهٔ نخست، کارکردی روایی و حماسی دارد، اما به دلیل شخصیت معنوی کیخسرو، به نمادی برای «خرد فراتر از زمان و مکان» تبدیل میشود. این نماد در سنت عرفانی فارسی تطور یافت و به «دلِ روشن» تعبیر شد — دلِی که با تهذیب نفس، آیینهدار اسرار هستی میگردد. بنابراین تحلیل این نماد، پیوند ناگسستنی حماسه و عرفان در فرهنگ ایران را نمایان میسازد.
۶. منابع و مآخذ
۱. فردوسی، ابوالقاسم. (۱۳۸۶). شاهنامه. به کوشش جلال خالقی مطلق. تهران: انتشارات دایرةالمعارف بزرگ اسلامی.
- جلد پنجم، پادشاهی کیخسرو، ابیات ۲۳۴–۲۳۵.
۲. سهروردی، شهابالدین. (۱۳۸۰). التلویحات. تصحیح نجفقلی حبیبی. تهران: انتشارات مولی.
- صفحه ۱۴۵.
۳.حافظ،شمسالدین محمد. (۱۳۹۵).دیوان حافظ*. به تصحیح علامه قزوینی و دکتر قاسم غنی. تهران: انتشارات زوار.
- غزل ۸۰، صفحات ۳۲۱–۳۲۲.
۴. رضی، هاشم. (۱۳۸۰). حکمت خسروانی. تهران: انتشارات بهجت.
- صفحات ۲۱۰–۲۱۵.
۵. کربن، هانری. (۱۳۷۹). ابن سینا و تمثیل عرفانی. ترجمه انشالله رحمتی. تهران: نشر سوفیا.
۶. صفا، ذبیحالله. (۱۳۶۳). حماسهسرایی در ایران. تهران: انتشارات فردوسی.
۷. امین، سید حسن. (۱۳۸۵). «جام جم در ادبیات فارسی». *فصلنامه پژوهشی ادبیات عرفانی*، شماره ۱۲، صفحات ۴۵–۶۰.
زهرا روحی فر، محمدرضا، گلی احمدگورابی