حالا رسیدیم به جایی که می خواهیم تشخیص قدرت روندها را براساس معامله گران خلاف جهت روند را یاد بگیریم.
یعنی ما تا الان در چند آموزش گذشته به کسانی که روند را ساخته بودند توجه میکردیم که چه تغییراتی در رفتارشان و تمایلاتشان برای معامله در جهت روند اتفاق می افتاد، اما الان می خواهیم از نقطه مقابل نگاه کنیم یعنی کسانی که خلاف جهت روند هستند. چرا؟
چون همیشه یک روند الزاما ضعیف نمیشه فقط به این خاطر که سازنده های آن روند یا آن بازار دیگه تمایلی برای ادامه ندارند یا حاظر نیستند در قیمت های بعدتر در اون روند معامله کنند بلکه ممکنه آنها سر تمایلات و سماجت های خودشون هنوز باشند اما معامله گرهایی که برخلاف آنها فکر می کنند و خواسته ها و برنامه هایی خلاف اونها دارند خیلی قوی تر شده باشند برای معاملات خلاف جهت.
پس ما اگر بیایم فقط حواسمان را به یک گروه متمرکز کنیم و از گروه دیگه غافل بشیم این امکان به وجود می آید که به احتمال خیلی زیاد در دام موقعیت هایی بیفتیم که خیلی راحت میتوانستیم این موقعیت ها را شناسایی بکنیم و دچار ضرر در معاملات نشویم.
حالا ما چطور می توانیم که این تغییرات قدرت رو در حرکات قیمت از طرف معامله گرهای مخالف را متوجه بشیم. همانطور که در پرتاب قیمت کار ما با اکستنشن ها و کارکشن ها بود، الان دوباره باز همین اتفاق میفته و ما میایم مقدار پس زده شدن قیمت(یعنی عمق قیمت) را در هر کارکشن را بررسی می کنیم.
(به تصاویر زیر خوب دقت کنید)
محدوده ای که در تصویر شماره 3 میبینید که من با مستطیل رنگی مشخص کردم مقدار پس زده شدن قیمت در کارکشن نسبت به اکستنشن خودش است. یعنی ما می خواهیم ببینیم که این اکستنشن ما چقدر پس زده شده. دوباره برای حرکت بعدی قیمت هم این کار را انجام میدیم. (تصویر شماره 4)
میایم و مقدار عمق قیمت را در حرکت بعدی قیمت مشخص میکنیم. که من با مستطیل رنگی مشخص کردم و حالا محدوده ی اول را میزاریم A و محدوده دوم را میزاریم B. (تصویر شماره 5)
نکته اینجاست که در اینجا هم دقیقا مثل حالتی که در پرتاب قیمت (در آموزش شماره 20) داشتیم باید هر عمق را با عمق قبلی خودش مقایسه کنیم. حالا اگر عمق جدید نسبت به عمق قبلی کمتر شده باشه، یعنی چی؟
یعنی بنا به دلایلی معامله گر های مخالف این روند ضعیف تر شدند یا اگر ضعیف تر نشدند معامله گرهای سازنده قوی تر شدند به هر حال هر چی که هست قیمت نمیتونه مثل حرکت قبلی رفتار خطرناکی را برای خلاف روند خودش داشته باشه.
پس من و شما هم با ریسک کمتر، می توانیم یک معامله با احتمال موفقیت زیاد را داشته باشیم اما اگر عمق قیمت تغییر نکنه یعنی عمق B نسبت به عمق A تغییری نداشته باشه این یعنی اینکه در معامله گر های خلاف روند هیچ تغییری ایجاد نشده پس ما می توانیم اگه دیگر سرنخ ها که در آموزش های قبلی یاد گرفتیم به ما اجازه ورود به یک معامله جدید را داد، ما آن موقعیت جدید را معامله میکنیم.
اما اگر مقدار B نسبت به مقدار A بیشتر شد یعنی عمق بیشتری در بازار شکل گرفته و ما میفهمیم که بنا به یک دلایلی معامله گرهای مخالف روند خیلی قوی تر از قبل شدند و دیگه مثل قبل کم تاثیر نیستند و تاثیرشان داره بیشتر میشه و یا اینکه میزان قدرت معامله گرهای در جهت روند در برابر اینها داره کم میشه.
پس به هر حال اگر قیمت یک سیگنالی را برای ورود به معامله در جهت روند را به ما بده، ما آن را به هیچ وجه معامله نمی کنیم به این خاطر که میدونیم آن موقعیت یک دام است. چرا؟
چون می تواند یک توالی تصادفی باشد و چیزی که در بازار خیلی رخ می دهد همین حرکات تصادفی است که در آموزش های گذشته به آن اشاره کرده ایم.
خب پس ما برای اینکه در این دام نیفتیم زمانی که میبینیم عمق معاملات، یعنی عمق حرکات قیمت بیشتر شده اون موقعیت را معامله نمی کنیم.
برای روندهای نزولی هم همینطور، ما میایم و مقدار پس زده شدن قیمت در هر کارکشن را از اکستنشن قبلی مشخص میکنیم. (به تصاویر زیر خوب دقت کنید)
برای ادامه مطلب میتونی وارد سایت اصلی بشی و تا بهتر با این موضوع آشنا بشی!....
