در این آموزش می خواهیم یاد بگیریم بعد از اینکه وارد معامله شدیم چطور برایش حد ضرر بزاریم. اهمیت حد ضرر در معاملات آنقدر زیاده که همیشه گفته میشه کسی که در معاملات خودش حد ضرر تایین نکنه رفتاری احمقانه داشته.
پس ما می خواهیم معاملات خوبی داشته باشیم، می خواهیم درست رفتار کنیم، نمی خواهیم که بازار برای کل سرمایه ی ما تایین تکلیف کنه، بلکه در بدترین حالت اون چیزی را برای ما مشخص بکنه که در دست ما نیست یعنی مدیریت کردن آن خارج از تصور ما و خارج از آمادگیمان برای اون ضرر و زیان بوده. حالا از چه نظر مالی چه از نظر روانی.
پس ما باید در معاملات خودمان حد ضرر داشته باشیم. چرا که وقتی حد ضرر نداشته باشیم بازار برای کل حساب ما می تواند تصمیم بگیره و تایین تکلیف بکنه و این بازار دوست ما نیست و به نفع ما کاری انجام نمیده مگر اینکه ما خودمان مهارت استفاده از این بازار را داشته باشیم.
یعنی بیشترین مقدار هزینه ای که معامله گر حاضر هست چه از نظر مالی، چه از نظر روانی بابت هر یک از معامله های خودش بپذیره. یعنی تا اون میزان براش مشکلی نیست، از نظر روانی آنچنان تحت تاثیرش قرار نمیده که دچار خشم یا استرس بشه و دچار ترس برای معاملات بعدی بشه و آنقدر هم از نظر مالی زیاد نیست که منجر بشه سود معاملات قبل را به طور چشمگیری از دست بده یا حتی مقداری از سرمایه اولیه خودش را از دست بده.
پس ما حد ضرر میزاریم به این خاطر که هزینه هایی که در بازار وجود دارند را مدیریتشان بکنیم.
روی نمودار از نظر فنی و از نظر علمی جایی هست که اگر هنوز قیمت به اونجا نرسیده باشه معامله گر امید داره که دوباره قیمت برگرده به سمتی که معامله انجام داده و سود کنه و از ضرر هاش کم بشه و قیمت وارد محدوده ی سود بشه حالا چه معامله خرید باشه یا فروش.
در اصل حد ضرر را جایی قرار میده که اونجا جایی هست که اگر قیمت بهش برسه دیگه امیدی نیست تا قیمت دوباره به نفع اون حرکت کنه یعنی اونجا جایی هست که اگر قیمت بهش برسه، به حرکت خودش برخلاف انتظار و برخلاف منافع معامله گر یعنی برخلاف معامله ای که انجام داده به مسیر خودش ادامه خواهد داد.
پس اینکه ما بتوانیم از نظر تکنیکی و فنی جایی را روی نمودار به عنوان حد ضرر مشخص بکنیم که آنجا واقعا از نظر علمی جایی باشه که اگر هنوز قیمت بهش نرسیده امید وجود داره برای ما که قیمت برگرده و در جهت معامله ی ما حرکت کنه.
چرا ؟ چون نمی خواهیم حد ضررمان را جایی بزاریم که بگیم خب من یک حد ضرر خیلی کوچیک دارم یعنی هزینه کمی را بابت این معامله دارم می پذیرم ولی حد ضرر مان اونهایی باشه که به قول استاد احمدرضا جبل عاملی بهش گفته میشه حد ضرر های شیک و مجلسی.
یعنی قیمت میاد اون حد ضرر ما را فعال میکنه، ما را از بازار میندازه بیرون بعد دوباره به حرکت خودش در آن سمتی که ما انتظار داشتیم حرکت کنه یعنی در جهتی که ما معامله انجام داده بودیم حرکت میکنه ولی دیگه ما در این حرکت بازار نقشی نداریم و سودی هم عاید ما نمیشه.
به اینها میگن حد ضرر های شیک و مجلسی و کسانی هم که این مدلی حد ضرر میزارند خیلی هم خوشحال هستند و بعضا میگن ببینید ما کجا حد ضرر گذاشتیم که قیمت دقیقا تا اونجا اومده بعد برگشته، خب این اشتباهه چرا که شما درست تشخیص داده بودی که حرکت بازار چگونه است ولی به خاطر یک اشتباه نه تنها سودی نکردی بلکه به بازار یک هزینه ای هم پرداخت کردی در صورتی که میتوانستی نه تنها هزینه ای به بازار پرداخت نکنی بلکه سود خوبی هم ازش بگیری.
چون شما حد ضرر واقعی را باید جایی بزارید که اونجا جایی باشه که اگر قیمت دیگه به آنجا رسید، برنگرده.
پس همانطور که در لبه ی ورود برای شما توضیح دادم ما جایی را به عنوان حد ضرر قرار میدیم که بیشترین تجمع و بیشترین تراکم دستورات معاملاتیه خلاف معامله ی ما وجود داره. یعنی چی؟
یعنی اگر ما یک معامله ی خرید را انجام دادیم ، حد ضرر ما باید جایی باشه که آنجا تراکم زیادی از انواع معاملات فروش است چه به صورت شورت ( short ) چه به صورت سل تو کاور ( sell to cover ) .
اگه اطلاعاتی درباره ی انواع معاملات فروش شورت ( short ) و سل تو کاور ( sell to cover ) نداری پیشنهاد میکنم اول مقاله (انواع سفارشات معاملاتی) را مطالعه کن و بعد به ادامه این مطلب بپرداز.
چون اگر قیمت به اون محدوده ی تراکم معاملات فروش برسه آنقدر دستورات شورت ( short ) و سل تو کاور ( sell to cover ) آنجا زیاد هستند که منجر میشن یک جریان قوی در قیمت به سمت نزول شکل بگیره و دیگه امیدی برای برگشت قیمت به سمت بالا یعنی در جهت معامله ی ما نیست.
و برای معاملات فروش هم به همین شکل است یعنی اگر ما معامله ی فروشی را داشتیم حد ضرر ما باید جایی قرار بگیره که تراکم زیادی از انواع معاملات خرید هستش حالا چه به صورت لانگ ( long ) چه به صورت بای تو کاور ( buy to cover ).
اگه اطلاعاتی درباره ی انواع معاملات خرید لانگ ( long ) و بای تو کاور ( buy to cover ) نداری پیشنهاد میکنم اول مقاله (انواع سفارشات معاملاتی) را مطالعه کن و بعد به ادامه این مطلب بپرداز.
چون اگر قیمت به اون محدوده ی تراکم لانگ ها و بای تو کاور ها برسه دیگه امیدی نیست که به نفع معامله ی ما ریزش بکنه چرا که یک جریان قدرتمندی در جهت خرید براش به وجود آمده.
سر اولین سویینگ موثری که روی نمودار معاملاتی، ما داریم می بینیم. (به تصاویر زیر دقت کنید)
پیشنهاد میکنم اگه با اصطلاح سویینگ آشنایی نداری اول آموزش های (2) و (3) را مطالعه کن و بعد به ادامه این مطلب بپرداز.
یعنی به طور مثال اگر ما یک معامله ی ادامه دهنده داریم(تصویر شماره 1) و اینجا یک معامله ی خرید را انجام دادیم حد ضرر ما میشه اینجا(تصویر شماره 2) به چه خاطر به این خاطر که خیلی ها اینجا دستورات معاملات فروش گذاشتند. خیلی ها دستورات معاملات سل تو کاور گذاشتند که اگر قیمت برگردد و به اینجا برسه و این محدوده را رد کنه به سمت پایین آنقدر آن معاملات شورت و سل تو کاور ها زیاد هستند که منجر میشن قیمت به طور پر قدرت ریزش خودش را ادامه بده. دقیقا برای معاملات فروش هم همینطور عمل میکنم و هیچ فرقی نداره. (به تصاویر زیر دقت کنید)
برای ادامه مطلب میتونی وارد سایت اصلی بشی و تا بهتر با این موضوع آشنا بشی!...